0

معرفی کتاب گیلیاد + دانلود و خرید

گیلیاد-ترجمه فارسی

گیلیاد رمانی نوشت هشده توسط مریلین رابینسون نویسنده‌ی آمریکایی بود که سال 2004 وارد بازار شد. این کتاب که باعث شد نویسنده سال 2005 جایزه معتبر پولیتزر را به دست بیاورد، کتاب دوم یک سه‌گانه است. این کتاب در ایران هم ترجمه شده و طرفداران بسیاری دارد. در ادامه شما را با نویسنده، کتاب، واکنش‌ها به کتاب و ترجمه‌های آن آشنا خواهیم کرد. با خوبو همراه باشید

نام کتابگیلیاد | Gilead
نویسندهمریلین رابینسون | Marilynne Robinson
گونه ادبیداستان، رمان
انتشارات در ایرانآموت و نشرهای دیگر
مترجممرجان محمدی و مترجمان دیگر
تعداد صفحه256 
سال انتشار2004
خرید آنلاین
دانلود نسخه آنلاین

بیوگرافی مریلین رابینسون

مریلین سامرز در نوامبر 1943 در آیداهوی آمریکا تولد شد. پدر او جان سامرز در یک شرکت چوب‌بری کار می‌کرد. برادر او دیوید سامرز تاریخ‌نگار هنر است که کتاب خود «بینش، بازتاب و میل در خصوص نقاشی غربی» را به مریلین تقدیم کرده است. مریلین در دانشگاه پمبروک در رشته‌ی هنر درس خواند و کارشناناسی گرفت. او همینطور طی دهه هفتاد در دانشگاه واشنگتن دکترای فلسفه گرفت. مریلین سال 1967 با فرد رابینسون ازدواج کرد و از آن پس به عنوان مریلین رابینسون شناخته می‌شود؛ هرچند این زوج سال 1989 طلاق گرفتند. فرد استاد دانشگاه ماساچوست و همینطور نویسنده بود. این زوج صاحب دو پسر شدند. رابینسون کتاب خانه‌داری را زمانی در دهه هفتاد می‌نوشت که پسرها خواب بودند.

رابینسون تاکنون پنج رمان نوشته است. این بین کتاب گیلیاد اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارد و باعث شد او جایزه‌ی معتبر پولیتزر را به دست بیاورد. او همینطور چندین کتاب به صورت ناداستان نوشته است. از جمله «سرزمین مادری» که به ماجرای پایگاه اتمی‌ای در ولز می‌پردازد که روی سلامت افراد آن حوالی تاثیر منفی می‌گذارد.

رابینسون بین سال‌های 1991 تا 2016 در دانشگاه آیوا در درس‌های ادبیات انگلیسی و نویسندگی خلاق تدریس می‌کرد. او همینطور عضوی از آکادمی هنر و علوم ایالات متحده آمریکا است. او همچنان در آیوا زنندگی می‌کند و تابستان‌ها را به نیویورک می‌رود. رابینسون در خانواده‌ای باورمند به مسیحیت مشایخی اما بعدها به مسیحیت کنگره‌کرایی (هر دو از زیرشاخه‌های پروتستان) گروید. شخصیت اصلی او در رمان گیلیاد نیز یک کشیش کنگره‌گرا است. باراک اوباما در یک سخرنانی مربوط به سال 2015، رابینسون را دوست خود معرفی کرد و چیزی از او نقل قول آورد.

مریلین رابینسون-باراک اوباما
مریلین رابینسون-باراک اوباما

بررسی آثار

  • خانه‌داری (1980): کتاب در مورد سه نسل از زنان است. روثی راوی داستان از این صحبت می‌کند که او و خواهر کوچکترش لوسیل در شهری خیالی به اسم فینگربون آیداهو با کمک اقوام بزرگ شدند. سرانجام خاله‌ی آنها سیلوی می‌آید تا از آنها مراقبت کند. این سه در ابتدا به هم نزدیک هستند اما بعد اتفاقاتی رخ می‌دهد. خانه‌داری مورد صحبت در کتاب تنها در خصوص تمیز نگه داشتن خانه نیست و صحبت از چیزی روحانی است.
  • گیلیاد (2004)
  • خانه (2008): زندگی خانواده‌ی باتن تصویر ممی‌شود. بخصص پدر آنها ریورند رابرت باتن و دو فرزند بالغش گلوری و جک که به خانه‌شان در گیلیاد، آیوا باز می‌گردند. این کتاب به نسبت کتاب قبلی گیلیاد مستقل است اما در شهری یکسان و زمانی یکسان رخ می‌دهد و به همین دلیل یک سری حوادث مجدداً آمده‌اند اما از زاویه‌ای جدید دیده شده‌اند.
  • لیلا (2014): کتاب به رابطه‌ی لیلا و جان آمس می‌پردزاد و همینطور به گذشته‌ی لیلا و پیچیدگی‌های آن می‌پردازد.
  • جک (2020): تمرکز در این کتاب روی جان آمس باتن است که او را جک صدا می‌زنند. او پسر پرحاشیه‌ی رابرت باتن است.
کتاب‌های مریلین رابینسون
کتاب‌های مریلین رابینسون

نقد و بررسی کتاب گیلیاد

گیلیاد رمانی بود که مریلین رابینسون سال 2004 منتشر کرد. این کتاب در دنباله‌ی رمان خانه‌داری بود که 24 سال پیش از آن منتشر شده بود. با این حال، این کتاب و کتاب‌های بعدی هرکدام مستقل از هم هستند. داستان این کتاب در شهری خیالی به اسم گیلیاد در آیوا رخ می‌دهد که در کتاب قبلی و کتاب‌های بعدی نیز مشترک است. تا پیش از انتشار گیلیاد، هرچه می‌گذشت ارج و قرب کتاب خانه‌داری با توجه به شکل مدرن آن بیشتر می‌شد. وقتی گیلیاد منتشر شد، رابینسون به شهرت و احترامی بسیار بیشتر رسید و توانست جایزه پولیتزر را کسب کند. او همینطور جایزه علوم انسانی آمریکا را از باراک اوباما کسب کرد.

داستان از سال 1956 آغاز می‌شود. کشیشی پیر که همه عمر را به وعظ گذرانده اوضاع سلامتی جالبی ندارد و به سوی مرگ پیش می‌رود. تنها بازمانده‌ی او پسری هفت ساله است که اختلاف سنی آنقدر بالا هست که هرچه پیرمرد بگوید، نتواند درک کند. به همین دلیل واعظ سالخورده شروع به نوشتن زندگی خود می‌کند. این بین در نامه‌های پیرمرد به خانواده‌ای اشاره می‌شود که این خانواده به موضوع رمان بعدی رابینسون یعنی خانه تبدیل می‌شود. پیرمرد که جان آمس نام دارد، گذشته‌ی چندان قابل دفاعی ندارد هرچند خود این را نمی‌پذیرد. اما نقاط تاریک زیادی در نوشته‌های او یافت می‌شود.

واژه‌ی گیلیاد (گیلعاد) کلمه‌ای برآمده از کتاب مقدس است. در کتاب مقدس، این محل (در شرق رود اردن) جایی است که اقوام باستان جاد، رئوبن و مناسه زندگی می‌کردند. رابینسون این شهر را در ایالت آیوا، با توجه به شهر دیگری به اسم تابور نوشته است. همینطور پیرمرد واعظ، تا حدی بنا بر شخصیت جان تاد نوشته شده که کشیشی فاسد مربوط به قرن نوزدهم بود.

بخشی از متن کتاب

 مشتش را مقابل چشمان او گشود. حالا زیرزمین به دخمه ای سیاه بدل شده بود. خواست که بالا برود. خواست که خانم سامانی را صدا بزند. اما چشم هایش از کف دست او جم نمی خورد. آن چه در دیدرسش بود، بی اختیار نفسش را به شماره انداخت. 

 در عشق، قضاوت روا نیست. تناسبی هم در آن وجود ندارد و لازم هم نیست وجود داشته باشد زیرا عشق به هر شکل خاصی که باشد فقط یک لحظه یا یک حکایت کوتاه است از قبول واقعیتی غیرقابل فهم. هیچ معنایی نمی توان از آن انتظار داشت چرا که حادثه ای ابدی در گذر زمان است. از این رو چطور می تواند مطیع علت یا معلول باشد؟  در عشق، قضاوت روا نیست. تناسبی هم در آن وجود ندارد و لازم هم نیست وجود داشته باشد زیرا عشق به هر شکل خاصی که باشد فقط یک لحظه یا یک حکایت کوتاه است از قبول واقعیتی غیرقابل فهم. هیچ معنایی نمی توان از آن انتظار داشت چرا که حادثه ای ابدی در گذر زمان است. از این رو چطور می تواند مطیع علت یا معلول باشد؟ 

 دو تیغ تیز بر شقیقه هایش فرو می رفت و بیرون می آمد. قوت بیان جمله ای را نداشت. تنها خیره شده بود بر کف دست زن. قدمی به جلو گذاشت. ناباور. اما مصر… گلوله آتش بر کف دستش سر خورد. حس سردی فرو ریخت روی پوستش. سنجاق کف دستش تکان تکان خورد. آرام نزدیک تر گرفتش. یک سنجاق سینه معمولی بود! چشم هایش دو دو می زدند و فشار می آوردند به سرش. 

اقتباس

خانه‌داری رمان اول رابینسون سال 1987 اقتباسی سینمایی را تجربه کرد. کلمبیا پیکچرز این فیلم را با کارگردانی بیل فورسیت ساخت که چندان به لحاظ تجاری موفق نبود. با این حال، فیلم در جشنواره توکیو جایزه بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی را دریافت کرد.

طی سال‌های اخیر اخباری مطرح شده که جیمز ایوری در پی ساخت فیلم از روی کتاب گیلیاد است. حتی اینطور مطرح شده که او قصد دارد دو کتاب گیلیاد و خانه را ترکیب کرده و به صورت یک فیلم روی پرده‌ی سینما ببرد. البته ایوری همینک 94 ساله است و اگرچه یک فیلم سال 2022 منتشر کرد، 13 سال بود که کارگردانی نکرده بود. البته او سابقه برنده شدن اسکار به خاطر فیلم «مرا با نامت صدا بزن» در سال 2017 دارد. او فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده این کار بود. او همینطور سه مرتبه جایزه‌ی بفتا را به دست آورده است.

جایگاه کتاب

برای بررسی جایگاه کتاب در نزد مخاطبان به سراغ گوگل ترندز رفتیم. این ابزاری از گوگل است که به ما در مقایسه کلیدواژه (اینجا یک سری کتاب) با شرایط قابل تعیین، کمک می‌کند. دیتای مربوط به این ابزار، از نتایج جستجوی کاربران تعیین شده است. از همین ابزار برای بررسی وضعیت کتاب حاضر استفاده کردیم. به این ترتیب، نویسنده‌ی کتاب را با یک سری نویسنده در فضای مشترک مقایسه کردیم. امیلی گیفین، دلیا اونز، جنیفر نیون و مارگارت اتوود در این لیست هستند. همانطور که مشاهده می‌کنید، به جز اتوود، بیشترین توجه به رابینسون طی 18 سال اخیر معکوس شده است.

مریلین رابینسون-ترندهاا
مریلین رابینسون-ترندها

همینطور سراغ گودریدز رفتیم. گودریدز سایتی شبیه به شبکه اجتماعی برای عاشقان کتاب است. در صفحه‌ی مربوط به مریلین رابینسون، کتاب گیلیاد در بالای لیست به چشم می‌خورد. بیش از صد هزار نفر به این کتاب امتییاز داده‌اند و میانگین نمرات آن 3.8 از 5 است. این دو عدد اگرچه خیلی پایین نیست، متوسط است. کتاب‌هایا خانه داری با 49 هزار و لیلا با 31 هزار، کتاب‌های مهم بعدی نویسنده هستند. در ادامه یک نظر مثبت و یک نظر منفی را در خصوص کتاب از کامنت‌های کاربران گودریدز خواهیم آورد.

نظر مثبت

5 از 5 به کتاب نمره داده است:

چند وقت پیش، توضیحاتی از کتاب به قلم خانم کاغذچی توی سایت مدومه خونده بودم، ترجیح دادم اون رو بزارم که بخونید تا توی این وضعیت اراجیف من رو بخونید:

دنیای مریلین رابینسون سراسر کشف و شهود و بررسی احوال انسان تنهای قرن حاضر است؛ پریشانی و سرگشتگی آدم‌های تنها که بین دو دنیای مادی و معنوی غوطه می‌خورند و گاهی راه به جایی نمی‌برند، برای حفظ خانواده و داشته‌هایشان تا پای جان و شرف مبارزه می‌کنند تا بنیان خانواده را در خانه‌های خود، محله‌ها و زادگاه بومی حفظ کنند.

رمان «گیلیاد» در دنیای مردانه‌اش، در حال کنکاش احوالات انسان است. در پی یافتن آرامشی درونی که نه با وعظ و معنویات ظاهری بلکه با داشتن معصومیتی کودکانه قابل دسترسی است. بیماری، جنگ، غلبه بر نفس و گهگاه تبعیت از جهانی که در حال مادی‌شدن است، به ما یادآوری می‌کند که در این جهان فانی، تنها هیچ است که به کار می‌آید و ما مشغول همه هستیم. فضای کاریزماتیک داستان، دنیایی می‌سازد که گاهی جنبه‌های معنوی، سیاسی و گاهی تاریخی به آن می‌بخشد. شخصیت‌های مرد، اکثرا فرسوده، خسته و درگیر پارادوکس‌های ذهنی و روانی هستند. آنها در برزخی دست‌وپا می‌زنند که روحشان را خسته و مشوش کرده است؛ دنیای میان ماندن و رفتن!

زن‌ها کمرنگ، در حاشیه، اما تاثیرگذارند. از این حیث که نویسنده داستان زنی سالخورده است، برخی تصورات مردانه و کنکاش در دنیای آنها درخور توجه است. رابینسون سعی می‌کند به دور از خلق فضاسازی‌های شاعرانه، فضایی مردانه خلق کند و آن را به خواننده بقبولاند. و البته که گاهی نیز موفق عمل کرده است. رمان «گیلیاد» به جریان سیال ذهن نزدیک می‌شود.

راوی، روزگاری را مرور می‌کند که پدربزرگ واعظ اما مردم‌فریبش، در استحاله‌ای از تقدس‌مآبی افراطی و ریاکارانه، در روزگار سختی و جنگ، همه داشته‌های خانواده را به فقرا می‌بخشد و خانواده خویش را به رنج و سختی می‌اندازد. اعمال او از نظر راوی که در آن زمان دوران طفولیت را می‌گذرانده است، غیرقابل بخشش و مالیخولیایی است. پیرمرد حتی برای اثبات تقدس خویش به جنگ می‌رود و چشمش را از دست می‌دهد. نویسنده در اشاره‌ای زیبا و کنایه‌آمیز، پیرمردی را ترسیم می‌کند که یک چشمش را در جنگ از دست می‌دهد و از آن پس به همه جهان تنها با یک چشم می‌نگرد که نشانه‌ای از افراطی‌گری و تک‌بعدی‌بودن اوست… «گیلیاد» داستان کشمکش تقابل نسل‌هاست؛ اثری که در آن رگه‌های عشق، تاریخ، سیاست، اجتماع و اخلاق به‌خوبی مشهود است. 

کامنت فارسی از آرش

نظر منفی

دو ستاره از 5 ستاره:

ملال آور. یک موعظه‌ی ۳۰۰ صفحه‌ای بی هیچ نشانی از ماجرایی. خب از طرفی از یک کشیش (راوی) انتظاری نداشتم که همین میتونه قدرت نویسنده رو نشون بده. خلق یک شخصیت حوصله سر بر که هر سی صفحه همان حرف‌های قبلی رو تکرار کنه. کتاب مونولوگی دینی فلسفی بود که تمام شخصیت‌هایی که می‌تونستن با «قصه‌های» خودشون اونو از تکرار نجات بدن، کنار گذاشته بود.

شرح اولین دیدار کشیش با همسرش به تنهایی چندین و چند بار تو کتاب اومده. نویسنده میتونست تو ۱۰۰ صفحه حرفش رو بزنه. بجای استفاده از مفاهیم و داستان‌های انجیل و عهد عتیق، اونها رو مستقیم و بصورت نقل قول استفاده کرده. خاطراتی از کودکی راوی نقل شده که دیالوگی رو بدون نقص به یاد میاره، ولی فقط به خاطر تعلیق بیهوده، از یادآوری خاطرات و اتفاقات اخیر عاجزه.

اگر خواننده به بحث‌های مذهبی علاقه داشته باشه میتونه بی توجه به فرم روایت و زاویه دید کتاب از اون استفاده کنه. ولی من نه از بحث مذهبی خوشم میاد و نه این کتاب برای من فرم و روایت گیرایی داشت. 

کامنت فارسی از سعید توکلی

بهترین ترجمه رمان گیلیاد

برخلاف بیشتر کتاب‌هایی که اینجا بررسی می‌کنیم، تنها یک نشر اقدام به چاپ و نشر این کتاب در ایران کرده و آن نشر آموت است. آموت با اجازه‌ی رسمی کتاب را ترجمه و منتشر کرده که این اتفاق مثبتی است.

  • گیلیاد | نشر آموت | ترجمه مرجان محمدی

محمدی، یک مرتبه در مصاحبه‌ای در خصوص ترجمه و چاپ این کتاب و همینطور ارتباط که با مریلین رابینسون فراهم آوردند صحبت کرده که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

من همیشه کتابهایم، را خودم انتخاب می‌کنم، چون اگر از کتاب و داستانش خوشم نیاید، ترجمه کردن آن بسیار سخت می‌شود. چند سال پیش که مشغول بررسی چند کتاب بودم، به طور اتفاقی با نام خانم «رابینسون» آشنا شدم؛ در اینترنت و در «مجله گلستانه»، مطالبی درباره ایشان خواندم، و پیگیر آثارشان شدم؛ کتابهای ایشان را سفارش دادم. «خانه» نخستین کتابی بود که به دستم رسید و آن را خواندم. تحت تأثیر عشق و گرمایی که در داستان وجود داشت، قرار گرفتم، و با مطالعه بیشتر، درباره خانم «رابینسون» متوجه شدم در دنیا ایشان را به عنوان نویسنده ای می‌شناسند که قلمی وزین و پرقدرت دارد. ایشان جایزه‌های بسیاری را هم از آن خود کرده‌اند ولی در ایران هیچ اثری از ایشان چاپ نشده بود، به همین دلیل تصمیم گرفتم آن را ترجمه کنم

در آثار خانم «رابینسون» روایتی از عشق میبینیم، که میان خانواده های امروزی، بویژه در جوامع آمریکایی، شاید کمتر به چشم میخورد؛ این گرما و وابستگی میان افراد، چنان خواننده را تحت تاثیر قرار می​دهد که گویی این داستان، در زندگی واقعی خود ما اتفاق افتاده است؛ آثار خانم «رابینسون» گذشته از هیجانات، مبالغه و گزافه گویی‌هایی است، که در برخی رمان‌ها وجود دارد، تا خواننده را میخکوب کند؛ روایت داستان‌های ایشان، بسیار آرام و در عین حال عمیق است، انگار در انتخاب تک تک واژه‌ها قصد و نیت خاصی وجود داشته است

گاهی برای درک بعضی قسمتها مجبور بودم بارها به انجیل مراجعه کنم؛ همچنین برای این که مطمئن شوم مفهوم را درست فهمیده‌ام، با خواننده‌های آثار ایشان، مکاتبه می‌کردم، اما بعد به این نتیجه رسیدم، که باید هر طور شده با خودشان حرف بزنم؛ به دو دلیل: هم این که مطمئن شوم متن را درست فهمیده‌ام، و دیگر این که برای ترجمه آثارشان از ایشان اجازه بگیرم؛ درست است که در ایران قانون کپی رایت وجود ندارد و این خیلی بد است، ولی خود ما که می‌توانیم دست کم نویسنده را از این امر آگاه کنیم، و از ایشان اجازه بگیریم؛ خانم «رابینسون» از این بابت خیلی به من لطف داشتند و نه تنها، اجازه ترجمه و چاپ آثارشان را به من دادند، بلکه بسیار خوشحال شدند، که کتاب‌هایشان به زبان فارسی هم ترجمه میشود، و در ایران به چاپ میرسد

مصاحبه مترجم با نسیم نیوز

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *