فیلم مردی بدون سایه فیلمی ایرانی است که توسط علیرضا رئیسیان در سال ۱۳۹۷ ساخته شده و در سی و هفتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش درآمد.
به گزارش خوبو، مردی بدون سایه به روابط عاطفی و زناشویی انسان معاصر میپردازد و نگاه ویژهای به مشکلات اجتماعی این روزهای جامعه دارد. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4.1 را کسب کرده است. 355 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
این فیلم که در ایران و اسپانیا فیلمبرداری شده است، سومین فیلم از سهگانه رئیسیان پس از چهل سالگی و دوران عاشقی است.
دانلود رایگان فیلم مردی بدون سایه
عوامل و بازیگران فیلم مردی بدون سایه
مردی بدون سایه فیلمی است که در ژانر جنایی، درام و معمایی توسط علیرضا رئیسیان ساخته شده است. علیرضا رئیسیان کارگردان این فیلم است. او آثار برجسته ای در کارنامه خود دارد که از جمله آن ها می توان به فیلم های ریحانه، سفر، دوران عاشقی و بانوی اردیبهشت اشاره کرد. ایستگاه متروک، چهل سالگی و پرونده هاوانا دیگر آثاری هستند که رئیسیان کارگردان آن ها بوده است.
لیلا حاتمی، از بازیگران مشهور این فیلم است. او در سال ۱۳۹۱ از سوی دولت فرانسه نشان لژیون دونور را دریافت کرد. او برای بازی در نقش زنی نازا در درام لیلا (۱۳۷۵) مورد تحسین قرار گرفت و دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. مدتی بعد برای بازی در شیدا (۱۳۷۷) نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم فجر شد. همچنین برای بازی در نقش زنی روسپی در آب و آتش (۱۳۷۹) جایزه بهترین بازیگر زن را از سوی جشن سینمای ایران دریافت کرد. او برای سالاد فصل (۱۳۸۳) بار دیگر نامزد دریافت جایزه جشنواره فجر شد و برای بیپولی (۱۳۸۷) توانست این جایزه را به خود اختصاص دهد. حاتمی برای بازی در درام جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹) جایزه خرس نقرهای بهترین بازیگر زن را دریافت کرد و در ادامه برای نقشآفرینیهایش در چیزهایی هست که نمیدانی (۱۳۸۹)، نارنجیپوش (۱۳۹۰)، دوران عاشقی (۱۳۹۳) و رگ خواب (۱۳۹۵) مورد تحسین قرار گرفت. او در رگ خواب برای بازی در نقش یک زن آسیبپذیر بار دیگر جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره فجر و جشن سینمای ایران دریافت کرد.
علی مصفا در رشته عمران از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدهاست. او سه فیلم بلند سیمای زنی در دوردست (۱۳۸۴) پله آخر (۱۳۹۰) و نبودن (۱۳۹۹) را با حضور همسرش لیلا حاتمی کارگردانی کرده است. او برای نقشآفرینی در جهان با من برقص (۱۳۹۸) دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر را کسب کرد.
فرهاد اصلانی دیگر بازیگر مشهور مردی بدون سایه است. او در سال ۱۳۹۰ برای بازی در زندگی خصوصی و خرس برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد. همچنین برای بازی در دختر (۱۳۹۴) مورد تحسین قرار گرفت. مغزهای کوچک زنگ زده، کوچه بی نام، دوران عاشقی، برادران لیلا، پاداش سکوت، متری شش و نیم، آسمان پرستاره و … از دیگر فیلم هایی هستند که اصلانی در آن ها هنرنمایی کرده است.
امیر آقایی بازیگر و نویسنده ایرانی است. او برای نقشآفرینی در بدون تاریخ، بدون امضاء (۱۳۹۵) نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر شد، و برای نقش مکملی که در شنای پروانه (۱۳۹۸) داشت، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد
گوهر خیراندیش با فیلم روزهای انتظار فعالیتش را در سینما آغاز کرد و با فیلم بانو درخشید. وی در سال ۲۰۲۱ با فیلم «فصل قاصدک» به نویسندگی و کارگردانی مریم پیربند در جشنواره «کن» حضور یافت. فیلم فصل قاصدک در زمستان ۲۰۲۲ نیز در جشنواره فیلم «جیپور» شرکت کرد و موفق به دریافت «جایزه رز زرد» شد. گوهر خیراندیش و مریم پیربند با حضور در مراسم اختتامیه این جایزه را دریافت کردند. او در سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی «اکشن آن فیلم» آمریکا در بخش فیلمهای سینمایی، جایزه بهترین بازیگر نقش اول را برای بازی در فیلم «خانه دیگری» دریافت کرد. خیراندیش در سال ۱۴۰۰ برای بازی در فیلم «گورکن» در جشنواره «ریورساید آمریکا» به همراه سایر بازیگران این فیلم، موفق به دریافت جایزه «بهترین گروه بازیگران» شد.
کارگردان | علیرضا رئیسیان |
تهیهکننده | علیرضا رئیسیان |
نویسنده | علیرضا رئیسیان |
بازیگران | لیلا حاتمی علی مصفا فرهاد اصلانی امیر آقایی گوهر خیراندیش نادر فلاح |
موسیقی | ستار اورکی |
فیلمبردار | مسعود سلامی |
تدوین | هایده صفی یاری |
سال ساخت | 1397 |
مدت زمان فیلم | 90 دقیقه |
نمره IMDB | 4.1 |
فروش گیشه | ۱,۳۰۲,۴۱۰,۰۰۰ تومان |
خلاصه داستان
ماهان کوشان پس از ساخت یک فیلم مستند درباره خشونت، زندگیاش تهدید شده و همسرش سایه، عاشقانه به کمک او میآید اما حوادثی پیچیده همه چیز را دگرگون میکند تا ماهان به خشونت فیلم خود گرفتار شود.
نقد و بررسی فیلم مردی بدون سایه
نقد از بابک مهرورز
فیلم جدید علیرضا رئیسان در مورد سوء ظن در جامعه ایران است. جامعه ای که براساس دلایل بسیاری که نیاز به ورود جامعه شناسان و روانشناسان به آن می باشد، با مسئله شک و تردید به شریک زندگی خود مواجه هستند که باعث فروپاشی بسیاری از روابط شده است. اما فیلم « مردی بدون سایه » در روایت قصه اش از حداقل های سینمایی نیز برخوردار نبوده و با اثری مواجه هستیم که ضعف در تمامی بخش های آن مشهود است.
نخستین ایراد فیلم اینجاست که سعی نمی کند تماشاگر را به ذهن شخصیت های داستان وارد کند تا بتوانیم انگیزه آنها را نسبت به تبدیل شدن از فردی روشنفکر به انسانی شکاک درک کنیم. ماهان در طول فیلم انسانی اندیشمند معرفی می شود و می دانیم که سایه نیز با آگاهی از وضعیت همسرش بسیاری از مسائل روزمره را برای او شرح نمی دهد. اما تغییر ناگهانی ماهان به فردی شکاک که در نهایت این سوء ظن او را به سمت یک جنایت پیش می برد، هرگز در طول داستان شکل نمی گیرد و ما نمی توانیم از چرایی تغییرات روحی و روانی او مطلع شویم. « مردی بدون سایه » باید نگاهی روانکاوانه به موضوع سوء ظن می داشت اما فیلم فاقد چنین ساز و کاری است.
در چنین شرایطی، اگر قصه ای هم روایت شود مخاطب نمی تواند آن را بپذیرد چراکه شخصیتی ساخته نشده تا تماشاگر با او همراه شود. این ایراد لزوماً مربوط به شخصیت ماهان نمی شود بلکه تمامی افرادی که در قصه حضور دارند فاقد پرداخت لازم می باشند که باعث سقوط اثر گردیده است. تاکید علیرضا رئیسان بر نگاهی فرمی به ماجرای سوء ظن با تغییر زمان خط روایی داستان نیز هیچ کارکردی به جز به لکنت افتادن فیلم نداشته است. در بخش دوم فیلم، یک بازپرس به ماجرا اضافه می شود که شخصیت او نیز تعریف مشخصی ندارد و نمی تواند به غنای داستان اندوخته ای بیفزاید.
« مردی بدون سایه » چنان از مشکلات کارگردانی رنج می برد که حتی در چند سکانس به وضوح می توان اشتباهاتی را در تصویربرداری رویت کرد. به عنوان مثال در سکانسی که برادر فواد در حال تهیه کلیپ است، تصویری وجود دارد از سلفی گرفتن فواد و سایه که مشخص نیست کدام دوربین آن را به این شکل ثبت کرده است! دوربین فواد در ارتفاع کم حضور دارد و قطعاً در این شرایط می بایست فیلمبردار بعدی بر روی زمین دراز کشیده باشد تا توانسته باشد چنین لحظه ای را ثبت نماید! اشتباهات اینچنینی در تدوین و کارگردانی در « مردی بدون سایه » کم تعداد نیستند.
شخصیت های زائدی نیز در فیلم وجود دارند که کمکی به تکمیل به قصه نمی کنند. به عنوان مثال، در « مردی بدون سایه » شخصیتی وجود دارد که برادرِ دختری است که سوژه مستند ماهان است. حضور او در داستان بی ثمر است و ماجرای فیلم نیز ارتباطی به وی ندارد اما فیلمساز در چند سکانس او را برای تهدید ماهان به قصه اضافه می کند بی آنکه این تهدید ها تاثیری در داستان داشته باشند یا بخواهند تداعی گر مفهوم مشخصی باشند. مشکل دیگر اثر، جغرافیای فیلم است. ما هرگز در طول داستان متوجه نمی شویم که چرا باید برای روایت بخشی از داستان به اسپانیا رفت و حضور در این کشور چه تاثیری در قصه فیلم دارد؟ مسلماً تغییر لوکیشن از ایران به کشوری اروپایی مثل اسپانیا می بایست کارکردی داشته باشد و تفاوت آشکاری با سفر به یکی از مناطق کشور خودمان داشته باشد اما این تغییر جغرافیا دلیل مشخصی ندارد.
« مردی بدون سایه » اثر بسیار ضعیفی است که نمی تواند موضوع سوء ظن را به خوبی روانکاوی کرده و در قالب یک قصه به مخاطب ارائه نماید. شخصیت های بی هویتی که در فیلم هستند هرگز بستر رخدادهای بعدی را مهیا نمی کنند به همین دلیل است که در هنگام وقوع جنایت ما نمی توانیم درکی از شرایطی که پیش آمده داشته باشیم چراکه پیش از شخصیتی ساخته نشده و فیلم سردرگم مانده است.
نقد از علی منصوری
مردی بدون سایه اثری از علیرضا رئسیان در مقام نویسنده و کارگردان با حفظ سمت تخصصیش یعنی تهیهکنندگی است. تم داستانی فیلم سوء ظن است که بر پایه تعلیق خیانت پرورش پیدا میکند و تا انتقام نیز پیش میرود.
ماهان کوشان(با بازی علی مصفا) یک مستندساز همکار با احتمالا تلوزیون یا نهاد رسمی دیگری است که فیلمی در رابطه با قتل ناموسی ساخته است. اپنینگ سکانس بسیار فجیع فیلم، مربوط به قسمت جنجالی فیلم مستند او است. فارغ از عدم رعایت حقوق تماشاگر به عنوان کسی که میتواند حق انتخاب داشته باشد برای دیدن فیلمی بر اساس ریتینگ استاندار جهانی، اساسا مشکل فیلم از سکانس ابتدایی آن شروع میشود. سکانسی که قرار است سرنوشت ماهان نیز باشد.
نگارنده مطلب از روند شکلگیری فیلم اطلاعاتی ندارد اما تو گویی کل فیلم بر مبنا و از طفیلی سکانس اولش شکل میگیرد. حتی شاید تنها سکانسی که مقداری و فقط مقداری از داستان “زن پارسا” عطار را تصویر سازی میکند همان سکانس باشد.
البته میتوان گفت بدون در نظر داشتن این مسائل، پرداختن به صرف داستان اصلی معقولتر به نظر میرسد جایی که مسئلهی بسیار جذاب سوء ظن مطرح میشود که به علت توجه به حساسیت بالای جامعه و پرداختن بیش از اندازه به آن (که حاصل جذابیت و کشش داستانی این مضمون است) در ناخودآگاه همهی افراد به خصوص اقشاری که در قشر متوسط(از هر لحاظ) جامعه زندگی میکنند حضور دارد و از کنار هم قرار گرفتن چند المان مشکوک این موضوع به ذهن متبادر میشود. و فیلم در پی مطرح کردن این اشتباه رایج در جامعه و نتایج آن است.
اما همین موضوع که شاید بتوان گفت تنها جذابیت و نقطه تعلیق فیلم است با اشتباهات مکرر داستان و فرم فیلمبرداری و کارگردانی، مخاطب را پس میزند.
آنقدر خرده روایتهای فیلم، نصفه و نیمه رها شده و بلاتکلیفند که هیچگاه مشخص نمیشود که اصلا چرا هستند. مخاطب فیلم تا انتها از خود میپرسد که برادر دختری که سوژه فیلم مستند ماهان بوده است و تهدیدهایش چه نقشی در فیلم دارد؟! او هر چند سکانس یک بار میآید و اذیتی و تهدیدی نثار ماهان و خانوادهاش میکند و بدون هیچ کارکردی رها میشود.
نمونه دیگر خورشید است. خورشید(با بازی بهآفرید غفاریان)که برای ماهان در فیلمش بازی کرده اما وقتی این دو در مهمانی همدیگر را میبینند، ماهان او را نمیشناسد. خود این موضوع یک نکته طنز است که مخاطب فیلم مردی بدون سایه با یک بار دیدن فیلم ماهان کوشان، خورشید را میشناسد اما ماهان کوشان که یک مستندساز است و بارها آن فیلم را در مراحل ساخت و تدوین فیلم دیده است، خورشید(با بازی بهآفرید غفاریان) را نمیشناسد. به هر حال خورشید نیز در این فیلم یک شخصیت بلاتکلیف است. اساسا علت حضورش هم مشخص نیست.
یکی دیگر از حفرههای فیلمنامهی پر حفرهی این فیلم، موضوع پیشامد کرده در همین مهمانی شبانه است که به علت مرگ آن دختر در اثر اوردوز، تمام افراد حاضر در مهمانی از جمله ماهان فراخوانده میشوند.اولا در کمال تعجب ملاحظه میشود که مامور پیگیری این پرونده نیز پلیسی است که نقش آن را فرهاد اصلانی بازی کرده است. یعنی کل این کشور در فیلم مردی بدون سایه فقط یک پلیس دارد و آن هم جناب فرهاد اصلانی است با فیزیکی آنقدر نامتناسب با یک پلیس که حتی خود کارگردان ترجیح داده او را بعد از این پرونده بازنشسته کند. دوما اصلا مشخص نمیشود که سرانجام این پرونده چه شد و اساسا وجود یا عدم وجود این مقوله در داستان چه تاثیری داشته است؟!
دیگر موضوع بلاتکلیف مانده در فیلم موضوع مستند ماهان کوشان و تهدید تهیهکننده و فامیلی است که قرار بوده به ماهان کمک کند اما حالا دیگر در بند پلیس است و حتی معلوم نمیشود سرنوشتش چیست!!
اما اشتباهات فرمال فیلم به نوعی بزرگترین نقظه ضعف آن است. اشتباهاتی که نه تنها کارگردان بلکه دیگر اجزای مهم فیلم همچون فیلمبردار و تدوینگر محترم فیلم نیز در آن درگیر شدهاند.
به طور مشخص در اینجا کلیپ ساخته شده توسط برادرزن فواد دشتآرا مورد نظر نگارنده است. جایی که فواد دشتآرا(با بازی امیر آقایی) در حال فیلمبرداری از سایه(با بازی لیلا حاتمی) است. در حالیکه دوربین دارد تصویر فواد دشتآرا را در حال فیلم برداری از سایه نشان میدهد که در این حالت قاعدتا باید در تصویر فواد حضور داشته باشد اما در کمال تعجب اینگونه نیست. یا دوربین از نمای پایین از سلفی گرفتن این دو تصویر میگیرد که لازمه اینکار اینست که برادر زن فواد(با بازی نادر فلاح) روی زمین در یک قدمی این دو خوابیده باشد که این مسئله هم خندهدار است.
همین لکنت فرمال در سکانسهای انتهایی فیلم و در جایی که دنیای واقعی و خیالی هامون با یکدیگر درهم می آمیزد، تکرار میشود و بیننده را کاملا سردرگم میکند.
نکته مهم دیگر دربارهی فضاسازی در فیلم است. فضاسازی در فیلمهای اجتماعی ماحصل نگاه کارگردان به اجتماع است. فضاسازی در این فیلم نیز حاصل نگاه کارگردان محترم به جامعه است. میشود زاویه نگاه ایشان را در تفاوت بین فضاهای اجتماعی در کاتهای مکرر رفت و برگشتی در اسپانیا و ایران مشاهده کرد. ایران کشوری با ماشینهای زیاد و بوقهای وحشتناک و مردهای عصبانی و زنان فیس و افادهای و برادران غیرتی و … است اما اسپانیا کشوری آرام و در حال جشن و سرور با آتشبازی و مناسب برای راه رفتن است، زنان ناکام مانده از عشقش اهل گفتگو و مهربانی هستند و سایه نیز در آن فضا سنگ صبور آنها میشود. در اینکه فضای کنونی کشور اسفناک است شکی نیست اما این مقدار رمانتیک نشان دادن اسپانیا و کنتراست آن در مقابل تراژدی ایران نیز واقعا خندهدار است. مضحکتر از آن حرفهایی است که بین زن اسپانیایی شکست خورده در عشق و سایه مطرح میشود. حرفهایی از جنش توصیههای اخلاقی مادربزرگانه و واقعا شعاری. کارگردان محترم ظاهرا فکر کردهاند که اگر کلیشهها و شعارها به زبان اسپانیایی بیان شوند دیگر شعار نیستند اما به واقع شعار به زبان اسپانیایی نیز شعار است.
در پایان باید گفت مردی بدون سایه فیلمی با ساختار بسیار ضعیف ولی با دغدغهای بسیار شریف و مهم ساخته شده است. دغدغهای که در بسیاری از فیلمها به دام خیانت افتاده است اما در این فیلم به خوبی مرز خود را با خیانت مشخص کرده است. فیلمی که اشتباهات مکرر در داستانگویی و لحن دارد و دوست داشته است فیلم خوبی باشد اما افسوس…
نظرات کاربران