0

فیلم پشت دیوار سکوت

Behind the Wall of Silence

فیلم پشت دیوار سکوت فیلمی ایرانی است که توسط مسعود جعفری جوزانی در سال ۱۳۹۵ ساخته شد و در سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر اکران شد.

به گزارش خوبو، پشت دیوار سکوت به معضل اجتماعی ایدز اشاره دارد و با همکاری سازمان‌های مردم نهاد ایران ساخته شده است. این فیلم از سایت معتبر IMDB، موفق به کسب نمره متوسط 5.5 شده است. 71 نفر به این فیلم نمره داده‎اند.

کامران سحرخیز و امیر سحرخیز برای این فیلم، نامزد دریافت بهترین جلوه‌های ویژه بصری جشنواره فیلم فجر شدند.

دانلود رایگان فیلم پشت دیوار سکوت

فیلم پشت دیوار سکوت

عوامل و بازیگران فیلم پشت دیوار سکوت

پشت دیوار سکوت فیلمی است که در ژانر درام توسط مسعود جعفری جوزانی ساخته شده است. او در آغاز فعالیت سینمایی خود با کارگردانی فیلم کوتاه توانست دیپلم افتخار بهترین فیلم‌کوتاه جشنواره فیلم فجر را کسب کند. از مهم‌ترین آثارش می‌توان به کارگردانی و نویسندگی سریال در چشم باد اشاره کرد. وی در سال‌های ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷ با حضور در بیش از ۱۹ جشنواره جهانی از جمله جشنواره بین‌المللی فیلم برلین آلمان، جشنواره بین‌المللی فیلم مونترآل کانادا، جشنواره بین‌المللی فیلم هاوایی آمریکا و جشنواره بین‌المللی فیلم هنگ کنگ، به عنوان پل ارتباطی سینمای شرق و غرب شناخته شد. ایران برگر، شیر سنگی و در مسیر تندباد از جمله ساخته‌های جعفری جوزانی است.

سحر جعفری جوزانی فعالیت سینمایی خود را با نقش کوتاهی در فیلم شیر سنگی به کارگردانی پدرش (مسعود جعفری جوزانی) در سال ۱۳۶۵ آغاز کرد. او با نویسندگی در سریال آژانس دوستی و پس از آن بازیگری در همین سریال به فعالیت خود به صورت رسمی ادامه داد و پس از آن وارد سینما شد. وی در سال ۱۳۷۸ نامزد سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در هجدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم بلوغ شد. او در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین همکاری با مهران مدیری، در سریال تلویزیونی طنز نقطه‌چین بازی کرد و فعالیت خود را در تلویزیون با سریال‌هایی نظیر در چشم باد، باغ مظفر و مرد دوهزارچهره ادامه داد. جوزانی همچنین به‌واسطه سریال‌های فضانوردان، قهوه تلخ و گنج مظفر حضور در شبکه نمایش خانگی را نیز تجربه کرد.

آرمان درویش در سال ۱۳۹۴ با بازی در فیلم چهارشنبه نخستین تجربه تصویر خود را رقم زد و با واکنش‌های بسیار خوب منتقدان در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر رو به رو شد. پس از آن در فیلم‌های متعددی از جمله پشت دیوار سکوت به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی ایفای نقش کرد و در سال ۱۳۹۵ برای بازی در فیلم کمدی انسانی ساخته محمدهادی کریمی برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره تامیل نروژ شد. در سال ۱۳۹۶ در دیگر همکاری‌اش با شهاب حسینی پس از چهارشنبه و خورشید نیمه‌شب در فیلم مقیمان ناکجا به کارگردانی و نویسندگی شهاب حسینی حضور پیدا کرد و نقش اصلی این فیلم را ایفا کرد.

امین تارخ، دیگر بازیگر برجسته فیلم پشت دیوار سکوت فعالیتش را پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در تئاتر و تلویزیون آغاز کرد و اولین حضورش در تلویزیون در مجموعۀ شهر من شیراز به کارگردانی شاهرخ ذوالریاستین و نویسندگی کیهان رهگذار بود. نخستین حضورش در سینما در مرگ یزدگرد (۱۳۶۰) به کارگردانی بهرام بیضایی بود. او چهره‌های تاریخی مانند حسن جوری در مجموعه سربداران (۱۳۶۲) و ابن سینا در مجموعه بوعلی سینا (۱۳۶۴) را به تصویر کشیده‌است. تارخ برای نقش‌آفرینی در ماه و خورشید (۱۳۷۵) برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. دیگر نقش‌های برجسته تارخ عبارتند از: سرب (۱۳۶۷)، مادر (۱۳۶۸)، دلشدگان (۱۳۷۰)، سارا (۱۳۷۱)، معصومیت ازدست‌رفته (۱۳۸۲)، پرونده هاوانا (۱۳۸۴) و اغما (۱۳۸۶).

کارگردانمسعود جعفری جوزانی
تهیه‌کنندهفتح‌الله جعفری جوزانی
محمد خزاعی
نویسندهسحر جعفری جوزانی
مسعود جعفری جوزانی
بازیگرانسحر جعفری جوزانی
آرمان درویش
مهدی احمدی
امین تارخ
رویا تیموریان
سیامک صفری
فریبا متخصص
حسین پاکدل
پرویز پورحسینی
محمدرضا شریفی‌نیا
بهزاد فراهانی
شقایق فراهانی
سیما تیرانداز
موسیقیبهزاد عبدی
فیلم‌بردارحسن کریمی
تدویناحسان شیبانی
سال ساخت1395
مدت زمان فیلم96 دقیقه
نمره IMDB5.5
فروش گیشه۱۴۲٬۴۵۹٬۰۰۰ تومان
فیلم پشت دیوار سکوت

خلاصه داستان فیلم پشت دیوار سکوت

ستاره مددکاری اجتماعی است که تیغ جراحی را برداشته و چهره بزک کرده جامعه را کنار میزند. او در پی این است که بر سایه سنگین سکوت نور بتاباند و حقایقی را آشکار سازد و در این مسیر اتفاقاتی برای او و اطرافیانش رخ میدهد…

نقد و بررسی فیلم پشت دیوار سکوت

نقد از آسمونی

معلوم نیست این روزها در سینمای ایران چه می‌گذرد. ازیک‌طرف پرده نقره‌ای در تسخیر فیلم‌های مبتذل و سخیف درآمده است، از طرف دیگر با فیلم‌هایی روبرو هستیم که می‌خواهند ادای یک اثر جدی را در بیاورند اما از گروه قبلی بی‌خاصیت‌تر و مضحک‌تر هستند. «پشت دیوار سکوت» هم از همین دسته فیلم‌هاست. فیلم‌هایی که این روزها زیاد ساخته می‌شوند و ادعای آسیب‌شناسی اجتماعی دارند، اما بیشتر مهلک و سمی هستند.

«پشت دیوار سکوت» حاصل فیلم‌نامه سحر جعفری جوزانی و همکاری پدرش است. فیلمی که قرار است به معضلات بیماران مبتلابه ایدز بپردازد و مشکلاتی که این بیماران در اجتماع با آن روبرو هستند را نشان دهد. چه رویکرد قابل‌تقدیری، چه موضوع شرافتمندانه‌ای؛ البته همه این‌ها قبل از این است که فیلم را ببینید زیرا تنها خاصیت «پشت دیوار سکوت» دست‌مالی کردن یک ایده جذاب و از شکل انداختن آن است و بس.

همه مشکلات «پشت دیوار سکوت» از فیلم‌نامه آن نشاءت می‌گیرد؛ فیلم‌نامه‌ای به‌غایت خام و بی‌اندازه سطحی. سحر جعفری جوزانی، فیلم‌نامه‌ای به قلم درآورده است که بیشتر شبیه غرولندهای دختر لوسی است که می‌خواهد ادای روشنفکری درآورد. تمام عناصر فیلم‌نامه «پشت دیوار سکوت» از رمان‌های زرد عاشقانه‌ای می‌آیند که یک دنیا با آنچه در فیلم از ما می‌خواهند باور کنیم فاصله دارد. تم اصلی قصه شبیه رمان‌های “م. مؤدب پور “ است و می‌خواهند باور کنیم از «مرشد و مارگاریتا» سرچشمه گرفته است.ایدز به‌عنوان دستمایه اصلی این اثر، آن‌قدر ناشیانه و احساساتی موردبررسی قرارگرفته است که نه کوبندگی دارد و نه اثرگذاری. جوزانی سعی کرده در «پشت دیوار سکوت» از فقر، بیکاری و فاصله طبقاتی بگوید اما واضح است که هیچ تجربه دست اولی از فقر ندارد و هیچ آشنایی با درد و دل‌های بیکاران تحصیل‌کرده‌ای که از فاصله طبقاتی رنج می‌برند ندارد. به همین دلیل هم هست که نه شخصیت‌های اصلی و نه شخصیت‌های فرعی قابل‌باور نیستند و هیچ هم ذات پنداری از بیننده نمی‌گیرند. همه حرف‌ها و خیلی از واقعیاتی که در «پشت دیوار سکوت» می‌بینیم، پشت نگاه ناشیانه و خالی از درک اجتماعی نویسنده‌اش گم‌شده است. هرچقدر هم که فیلم‌ساز سعی کند فیلم را بیاراید و قابل‌تحمل کند، فیلم‌نامه افتضاح فیلم چنین اجازه‌ای به او نمی‌دهد. رابطه پدر و دختری که زیادی لوس است، عشقی که زیادی مصنوعی است و شعارزدگی که در تاروپود فیلم‌نامه بی‌شکل و بی‌خاصیت تنیده شده است، دست فیلم‌ساز را خالی می‌گذارد.

از لحظه ورود شخصیت اصلی به انجمن حمایت از بیماران ایدز، یک فضای فانتزی کودکانه که باور کردنش سخت است بر فیلم حاکم می‌شود، فضایی که هیچ سنخیتی با فضای کلی فیلم ندارد و شخصیت‌های الکی خوشحال یا الکی عصبی را معرفی می‌کند که هیچ راهی به ذهن بیننده پیدا نمی‌کنند و فیلم‌ساز هم زحمتی به خودش نمی‌دهد تا چنین دنیای عروسکی را واقعی‌تر به نمایش بگذارد. حتی سکانس‌های جذابی که مشخص است فیلم‌ساز هنر تکنیکی خود را به کار گرفته است تا ازلحاظ بصری با بیننده ارتباط برقرار کند هم در سایه شخصیت تک‌بعدی شخصیت اصلی و دنیای توخالی و غیرقابل‌باورش گم می‌شود.

سکانسی که در تلویزیون شاهد صحنه‌ای از «دراکولای برام استوکر» هستیم که گری اولدمن شمشیرش را در سینه شمایل مقدس فرومی‌کند و خون به درودیوار پشت تلویزیون می‌پاشد، ارواح سرگردان و خون‌آشامی که آرام‌آرام از پشت مبل بیرون می‌خزد می‌توانست به زیبایی، مرز فانتزی و رئال را در دنیای فیلم جابه‌جا کند، اما همه این فانتزی‌ها آن‌قدر کودکانه پرداخت‌شده‌اند که با سکانس پایانی و پرواز سایه کاراکترها پرفراز تهران، شبیه فانتزی فیلم‌های کودک می‌شود و معنی خود را از دست می‌دهد. وقتی شخصیت اصلی قسمتی از رمان «مرشد و مارگاریتا» را زمزمه می‌کند که مثلاً ترسش بریزد تازه می‌فهمید که اصلاً نه کتاب را فهمیده و نه مفهومش را و فقط و فقط به خاطر اسم جذابش می‌خواهد با آن پز روشنفکری بدهد. سکانس دیگری هم در فیلم هست که آن‌هم به‌خوبی به هدر می‌رود مبادا چیزی برای دست آویختن در این فیلم آشفته داشته باشید و آن‌هم زمانی است که مددکاران سعی می‌کنند به یکی از بیماران کمک کنند و برادرشوهر وی در پشت پنجره اتاقی که آن‌ها در آن نشسته‌اند مشغول سلاخی بی‌رحمانه یک گوسفند است. نماد تصویری که با خشونت عریان خود کمی به دنیای واقعی قربانیان این بیماری نزدیک می‌شود اما تک‌گویی راوی اصلی سریع وارد بازی می‌شود تا با آن صدای ملوس و شیرینش کل حس و حال این سکانس را از بیننده بگیرد.سحر جعفری جوزانی در فیلم‌نامه‌اش، هیچ تلاش و تکاپویی نمی‌کند که به بیننده تلنگر بزند، وارد حفره‌های تاریک و دست‌نیافتنی موضوع موردبحثش شود و آن‌قدر معمولی به ایده اصلی‌اش می‌پردازد که بیراه نیست اگر بگوییم نتیجه نهایی چیزی شبیه کارهای استاد ایرج ملکی درآمده است؛ مخصوصاً که انگار مسعود جعفری جوزانی یا تلاشی برای بازی گرفتن از دخترش نکرده یا کلاً در این زمینه ناتوان بوده است چراکه بازی سحر جعفری جوزانی در این درام مثلاً پرالتهاب با نقشش در «باغ مظفر» و کل‌کل‌هایش با قلمراد هیچ فرقی ندارد. سکانسی که سیامک صفری در نقش برادرشوهر لات و زورگو به انجمن حمله می‌کند و با ارعاب و تهدید سعی در پیشبرد حرفش دارد و آن‌وقت دخترک معصوم ماجرا به ناگاه از راه می‌رسد و با کوبیدن کیفش به سینه او و فریاد “کرگدن ” برمی‌آورد، بیننده را به خنده وامی‌دارد؛ و این عین کلیت پشت دیوار سکوت است؛ یک کمدی ناخواسته.

فیلم پشت دیوار سکوت

از سوی دیگر، فیلم‌نامه جوزانی‌ها، پر از کاراکترها و سکانس‌های زائد و اضافی است تا فقط زمان فیلم را پر کند. شخصیت استاد با بازی پرویز پور حسینی، شخصیت محمدرضا شریفی‌نیا، رابطه عاشقانه در حال شکل‌گیری میان دو مددکار اصلی، دعوای ابتدای فیلم بر سر اکران فیلمی با موضوع ایدز، غذا خوردن‌های رمانتیک، هیچ‌کدام نقش دراماتیک و پیش برنده‌ای در روایت ایفا نمی‌کنند که هیچ فقط بیشتر و بیشتر حوصله بیننده را سر می‌برند و نشان می‌دهند فیلم‌نامه‌نویس به‌هیچ‌وجه با اصول نگارش یک اثر دراماتیک آشنایی ندارد.کلام آخر اینکه، دنیای گل‌وبلبل ذهن نویسنده هیچ تعاملی با دنیای قصه‌اش ندارد. دنیایی که به ناگاه همه‌چیز ختم به خیر می‌شود و بدون هیچ توضیحی عموی خبیث از داستان خارج می‌شود، دلدادگان به هم می‌رسند، مادر بیمار بهبود می‌یابد و بیننده مثلاً از برملا شدن راز دخترک در پایان فیلم بهت‌زده می‌شود، هیچ ربطی به دنیای پر از درد و رنج بیماران ایدزی ندارد و همه سانتی مانتالیسمی که در فیلم جریان دارد، «پشت دیوار سکوت» را به یکی از بدترین و ضعیف‌ترین فیلم‌های سینمای ایران و کارنامه مسعود جعفری جوزانی تبدیل می‌کند. فیلمی در حد مستندهای دسته صدمی که برای ترساندن نوجوانان نمایش می‌دهند یا بدتر از آن، شبیه سریال‌های ماه رمضان صداوسیما که بی‌هیچ منطقی پیش می‌روند و فقط قلیان احساس دارند به‌جای فیلم‌نامه، ساختار و شکل درست.

نقد از علی رفیعی وردنجانی

مسعود جعفری جوزانی فیلم ساز سینما نیست؛ چرا که با ساخت سریال در چشم باد نشان داد توانایی او در دَوار کردن شخصیت بر مدارِ یک سریال، بیش از مدت زمان محدودی است که پرده سینما در مقابل این کارگردان قرار می دهد. جدای از حواشی ای مانند این که جوزانی این فیلم را برای دخترش، سحر جعفر جوزانی، ساخته است، که به نظر نمی آید مسئله مسحور کننده ای باشد، باید اذعان کرد: سینمایی «پشت دیوار سکوت» از جمیع جهات دست به گریبان شدن کارگردان را به سینمای ایران برای بیان دغدغه های شخصی و مطالبات اجتماعی اش نشان می دهد. در واقع این اثر سینمایی به تمام معنا درک شخصی مولف از تجربه زیسته است پس نمی تواند به عنوان یک اثر سینمایی در آلبوم سینمای ایران قرار گیرد.

اگر خوب به ارتباط ژنتیکی دختر و پدر در این فیلم دقت کنیم آن را یک عقده روانی از جنس الکترا می نامیم. الکترا مسئله روانی است که در آن دختر نسبت به پدر خود مهرورزی ویژه ای دارد و از هر نوع بروز احساسات دیگری نسبت به پدر خود حسادت نشان می دهد . البته که در این اثر این عقده به طور کامل تشریح نمی شود اما به اندازه ای ارتباط ژنتیکی میان این دو نخ نما و کلیشه ای شده که مخاطب به مصنوعی و ساختگی بودن این المان در یک اثر نمایشی پی می برد. نکته بسیار ناراحت کننده برای مخاطب و سینمای ایران این است که جنبه‌های بازیگری ضعیفی از بازیگران نام آشنای حاضر در این اثر می بینیم . هیچ کدام از نقش ها نه به خوبی در فیلم نامه ساخته و پرداخته می شوند و نه بازیگر قدرت آن را دارد که سوار بر فیلمنامه شود و آن را نجات دهد بنابراین، تنها سیاهی های جامعه را به تصویر کشیدن آن هم از دیدگاه زنی که خود را یک مددکار اجتماعی به مخاطب معرفی می کند، اما هیچ ابژه ای از چنین الگویی را به دوش نمی کشد، اغراق آمیز و نگاهی است فرازمینی به یک مسئله زمینی. در این جا فاصله فرم سینما از تلوزیون مشخص می شود چه به لحاظ تصویر برداری که به طور منحصربه‌فردی تلوزیونی است و چه به لحاظ دکوپاژ فیلمنامه ای که شکل تلوزیونی به خود می گیرد. فیلمنامه به خودی خود به هم ریختگی عجیبی را شامل می شود که همین به هم ریختگی باعث فروپاشی شخصیت های آن شده است. در واقع هیچ کدام از این شخصیت ها رشد تجربی و عقلی ندارند فقط به لحاظ ظاهری آن هم با تغییر در میمیک، تفاوت هایی را بروز می دهند. مسلما این قاب برای و فرم و محتوایی سینمایی تدارک دیده شده و گنجاندن هر رسانه دیگری در آن باعث زوال کیفیت و افزایش کمیت منفی خواهد شد.

فیلم پشت دیوار سکوت

محتوای فیلم به شدت قابلیت مستند شدن دارد. چه بسا در سکانس هایی می بینیم که شکل مستند فیلمنامه بر درام آن می چربد . به همین منظور قضاوت در مورد فیلمی که تکلیف خود را با مدیای انتخابی از سوی مخاطب روشن نکرده سخت است. می توان پیشنهاد داد این نگاه ناقدانه مسعود جعفری جوزانی، که برجامعه رخت سیاه می اندازد و به همه آدم ها مشکوکانه نگاه می کند ، در قالب مستندی آن هم نه در سینمای حقیقت بلکه در شبکه مستند ارائه شود بلکه مخاطب با چرایی و چگونگی شکل گیری چنین ادراکاتی از سوی مولف آشنایی یابد. باید اعتراف کرد سینما نمی تواند حلال مشکلات باشد و تنها می تواند مشکلات را به صورت هنرمندانه نشان دهد. تصاویر در سینما ارزش کاتارسیس (پالایش روح) دارند و بر مخاطب چنین اثری می گذارند. با این تفاسیر فیلم «پشت دیوار سکوت» از کمترین ارزش سینمایی برخوردار است که شبیه یک مقاله اجتماعی سیاه نما است.

بیشتر بخوانید

نظرات کاربران

  • مسئولیت دیدگاه با نویسنده‌ی آن است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *