فیلم سارا و آیدا فیلمی ایرانی است که توسط مازیار میری در سال ۱۳۹۵ ساخته شده و در سی و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر به اکران درآمد.
به گزارش خوبو، غزل شاکری که برای تمام افراد متولد دهه شصت یادآور فیلم گلنار است، نقش اصلی را بر عهده دارد و پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی در کنار او در فیلم بازی میکنند. این فیلم از سایت معتبر IMDB، نمره ضعیف 4.8 را کسب کرده است. 511 نفر به این فیلم نمره دادهاند.
دانلود رایگان فیلم سارا و آیدا
عوامل و بازیگران فیلم سارا و آیدا
سارا و آیدا فیلمی است که در ژانر درام توسط مازیار میری ساخته شده است. این فیلم پنجمین اثر سینمایی مازیار میری بوده است. به آهستگی، پاداش سکوت، کتاب قانون، سعادت آباد و حوض نقاشی از جمله فیلمهای مطرح ساخته شده توسط میری است.
مازیار میری علاوه بر کارگردانی، تدوینگر و مجری طرح ایرانی است. او در جشن خانه سینما نیز بعنوان مدیر اجرایی فعال بود. از ۱۳۷۵ با کارگردانی فیلم کوتاه فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد. در سال ۱۳۷۹ اولین فیلم بلند سینمایی را با نام قطعه ناتمام ساخت و وارد دنیای حرفهای فیلم سازی شد. قطعه ناتمام، به آهستگی، سعادت آباد و حوض نقاشی در ژانر درام و اجتماعی از اثرهای قابل توجه میری هستند که وی جوایز متعددی نیز برای کارگردانی این چهار دریافت کرد که از مهمترین آن میتوان به نامزدی جایزه گوی بلورین جشنواره فیلم کارلووی واری اشاره کرد. میری در هفدهمین و هشتمین دوره جشن خانه سینما بهعنوان مدیر اجرایی فعال بود.
غزل شاکری خواننده، بازیگر و طراح صحنه و لباس ایرانی متولد ۲۲ اسفندماه سال ۱۳۵۷ در تهران است و ۳۹ سال سن دارد. وی فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی طراحی صنعتی است. از آثار وی میتوان به بازی کردن نقش فهیمه اکبر در سریال خاتون و همچنین نقش ملکزاده در سریال جیران اشاره کرد. وی در سال ۱۳۹۷ برای فیلم سارا و آیدا برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در بیستمین جشن سینمای ایران شد.
پگاه آهنگرانی فعالیت سینماییاش را با بازی در فیلم گربه آوازخوان (کامبوزیا پرتوی) در سال ۱۳۶۹ در ۶ سالگی شروع کرد. ولی در دومین بازی کارنامه هنریاش در سن پانزده سالگی بود درخشید. او در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم دربند، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. همچنین در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای بازی در فیلم زادبوم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن نیز گردید.
مصطفی زمانی بازیگر سینما و تلویزیون است که به دلیل بازی در نقش یوسف در سریال یوسف پیامبر معروف شد. فیلم سینمایی آل اولین تجربه سینمایی مصطفی زمانی بود. بازی در سریال شهرزاد دیگر تجربه موفق وی بود که از آثار برجسته او است. پری ناز، جیب بر خیابان جنوبی، جامه دران، تیک آف، سارا و آیدا و روز ششم از جمله فیلم های او هستند.
کارگردان | مازیار میری |
تهیهکننده | مازیار میری |
نویسنده | امیر عربی |
بازیگران | غزل شاکری پگاه آهنگرانی مصطفی زمانی سعید چنگیزیان حمید جانانه |
موسیقی | پیمان یزدانیان |
فیلمبردار | حسین جعفریان |
تدوین | احمد مرادپور |
سال ساخت | 1395 |
مدت زمان فیلم | 86 دقیقه |
نمره IMDB | 4.8 |
فروش گیشه | ۲٬۶۳۱٬۲۴۳٬۰۰۰ تومان |
خلاصه داستان
سارا و آیدا دوستانی صمیمی هستند که در یک شرکت اقتصادی باهم همکار هستند. مادر سارا که معلمی بازنشسته است به دلیل ضمانت چک برگشتی میثاق (فرزند دیگرش) به زندان میافتد و سارا باید جور برادر فراریش را بکشد او به واسطه سعید (نامزد آیدا) که جوانی متمول است مادر را از زندان آزاد میکند اما با پیشنهاد سعید برای سرقت برخی از مدارک مناقصه از شرکتی که درآن کار میکند روبرو میشود….
نقد و بررسی فیلم سارا و آیدا
سارا و آیدا فیلمنامه ای حساب شده دارد. ساختار سه پرده ای ، چیدن درست نقاط عطف، گره افکنی و گره گشایی ، روابط علت و معلولی و در نهایت شخصیت هایی که تا حدودی در حد درام به آن ها پرداخت شده است. اما چه چیزی در این اثر وجود دارد که با تمام این حسابگری ها، تبدیل به اثری دلنشین و درخشان نمیشود؟ واقعیت این است که صرفِ دانستن تکنیک، منجر به خلق احساس نمیشود. نوشتن فیلمنامه ای که حداقل های ساختار را رعایت کرده باشد، برای یک فیلم حرفه ای امتیاز نیست. بلکه جزو ملزومات کار است. یکسری از موارد قواعد سینماست. و ربطی به سلیقه ندارد. مهم این است که شما در ساختار حساب شده خود، چگونه به موضوع نگاه میکنید. چه آدم هایی را خلق میکنید و آن ها را در چه مسیری قرار میدهید. کیفیت این طی شدن این مسیر است که اهمیت دارد. فیلم پیش داستانی دارد که به آن اشاره چندانی نمیشود. اتفاقاتی رخ داده و حال شخصیت های ما رفته رفته درگیر تبعات آن اتفاقات میشوند. اما برخورد شخصیت ها با بحران، همان برخورد کلیشه ای همیشگی است. بدون هیچ خلاقیت و نگاه جدیدی. سارا ویژگی های تیپیکال دختری ساده، مظلوم و اهل خانواده را همراه دارد. دختری که حال باید تاوان بدهی های برادرش را بدهد تا مادر زندان نیفتد. و در ادامه در دوراهی انجام کاری قرار میگیرد. فیلم تمرکز بر رابطه دوستانه او با آیدا دارد. و طی شدن مسیر این بحران توسط این دو. شخصیت ها بیشتر در کنار هم یکدیگر را تکمیل میکنند. سارای آرام و ساکت، مکمل شلوغی ها و حضور انرژیک آیدا میشود. آیدایی که در ادامه متوجه میشویم از شهرستان به تهران آمده و گویا در محل کار با سارا آشنا شده و این دو رابطه ای خواهرانه با یکدیگر دارند. اما این طراحی های شخصیتی، بعد پیدا نمیکند. و در همین نشانه های تیپیکال باقی میماند. خرید رفتن و داب اسمش ساختن- که البته در ادامه فیلمساز از داب اسمش برداشت خوبی میکند- نمیتواند همه ماجرا باشد. آیدا برای آنکه صرفا تمهید فیلمساز برای نقطه اوج روایت نباشد، و تصادفش راهبرد فیلمنامه نویس برای وادار کردن سارا به تصمیم گرفتن تفسیر نشود، نیاز داشت که این دو را بیشتر برای ما معرفی کرده و رابطه دوستانه جدی تر میساخت. این خواهرانگی در پرسه زدن پاساژها و ماشین راندن و کمک در اسباب کشی در نمی آید. نیاز به حس و حال دارد. حس و حال دوستی ای عمیق. که در فیلم نیست.
از طرفی دیگر آدم های دیگر داستان نیز بعد ندارند. مثلا نامزد سارا- با بازی بد سعید چنگیزیان- بیش از آنکه یک مرد مسئولیت پذیری که نگران ساراست و میخواهد به او کمک کند باشد، شبیه بازجوهایی است که مدام سوال میپرسد و به شکل تهدیدگری سارا را زیر نظر دارد و در نهایت عاملی است برای ایجاد تعلیق در بحران و ترس سارا از لو رفتن ماجرا. و یا مادر سارا که حضوری سایه وار دارد. پس از ماجرای زندان، دیگر از مادر چیزی نمی بینیم. قبل از آن هم فقط چند نگاه نگران. درحالی که مادر یکی از قطب های اصلی ماجراست. و یکی از نیروهای پیش برنده درام. اما حضورش در این حد میشود که گاه و بی گاه به دخترش بگوید کسی در کوچه سراغش را میگیرد. همین بعد نداشتن شخصیت ها باعث میشود ما با چیزی شبیه به اپیزودی از سریال های تلویزیون مواجهه باشیم. فیلم آن حس و لخظه شوق برانگیز سینمایی را ندارد. شاید این حرف عوامانه باشد ولی فیلم لخت است. بی روح. درست است که با تمامی این موارد، شخصیت ها در جای خود درست ایستاده اند و روند خطی درام با همین میزان پرداخت هم جلو میرود. ولی نمیتوان نام آن را سینما گذاشت. سینمایی که مخاطب برای رو به رو شدن با آن، در نهایت احترام خود را در سالنی تاریک حبس میکند و همه هوش و حواسش را به پرده ای می دوزد که او را وارد زندگی و دنیایی کند که پیش از آن تجربه نکرده. فیلم عاری از جزئیات است. جزئیاتی از روابط و زندگی آدم ها. و نبود این جزئیات، روند حرکتی را به شدت قابل پیش بینی میکند. پایان فیلم علارغم باورپذیر بودن، از اواسط روایت قابل پیش بینی است. و نمیتواند آن شوک عاطفی را به بیننده منتقل کند. این ایرادات جدا از بحث فیلمنامه- که صرفا هم و غمش را در رعایت درست تئوری ها گذاشته است- در کارگردانی نیز نمود فراوانی دارد. نماها اکثرا بدون فکر خاصی هستند. پلان ها از زوایایی گرفته شده اند که هر کارگردانی با دانش متوسط از تکنیک های این حرفه، می تواند آن ها را بگیرد. نه با میزانسن خاصی رو به رو هستیم و نه سبک بصری و چیدمانی که ما را با خود همراه کند. کارگردانی فیلم نیز لخت است. و همچنان عاری از جزئیات. در نهایت میتوان گفت که فیلم در بهترین حالت خودش، اثری متوسط است که دست مخاطب بسیار جلوتر از دست فیلمساز است و مسیر او را میخواند. اگر مازیار میری میخواهد به همین قاب بسیار کوچک از سینما دل خوش کند که حرفی نیست. ولی برای دیدن قابی بزرگ تر و لذت بخش تر، هنوز بسیار راه مانده.
منبع: منظوم
فهرست جوایز فیلم سارا و آیدا
در سی و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال 1395، فیلم سارا و آیدا نامزد دریافت سه سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر نقش اول زن (غزل شاکری)، بهترین تدوین (احمد مرادپور) و بهترین جلوههای ویژه میدانی (آرشا اقدسی) شد، اما در پایان موفق به کسب جایزه نشد.
نظرات کاربران