پیش از این شما را با زبان آلمانی به طور کلی آشنا کردیم. این زبانِ ژرمن که ریشههای آن از شمال اروپا میآید و شباهتهای بسیاری با انگلیسی، هلندی و دانمارکی دارد، سختیهای خاص خود را دارد. با این حال، آلمانی زبان بسیار شیرینی است. زبانی که در تاریخ فلسفه و صنعت اهمیت بالایی داشته، حالا هم یکی از مهمترین زبانها برای یادگیری به شمار میرود. افراد بسیاری علاقهمند جهت مهاجرت به آلمانی وجود دارند و برای مسافرت نیز، آلمان نمیتواند گزینهی بدی باشد. در این مطلب قصد داریم اولین قدمهای یادگیری آلمانی و یادگیری کلمات و اصطلاحات این زبان را با شما مرور کنیم. با خوبو همراه باشید.
آشنایی کلی با زبان آلمانی
آلمانی (German – Deutsch) یک زبان ژرمن غربی است که در ناحیهی مرکزی اروپا صحبت میشود. این زبان در کشورهای متعددی صحبت میشود و زبان رسمی یا یکی از زبانهای رسمی در کشورهای آلمان، اتریش، سوئیس، لیختناشتاین، لوکزامبورگ، بلژیک و ناحیهای به اسم «تیرول جنوبی» در شمال ایتالیا است. همینطور افراد زیادی در نامیبیا، فرانسه، چک، لهستان، اسلواکی و مجارستان به این زبان سخن میگویند.
زبان آلمانی شباهتهای زیادی به زبانهای ژرمن غربی دیگر مثل آفریکانس، هلندی، انگلیسی، لوکزامبورگی، اسکاتلندی و ییدایش دارد. همینطور بیشباهت به دانمارکی، نروژی و سوئدی نیست. پس از انگلیسی، آلمانی دومین زبان همهگیر در جهان، از بین زبانهای ژرمن است.
در بسیاری کشورها از جمله کشورهای اروپایی و آمریکا، آلمانی در مدارس به عنوان یکی از زبانهای خارجی آموزش داده میشود. در زمینههای فلسفه، تکنولوژی، علوم و الهیات، آلمانی نقش خود را تاریخ مدرن ایفا کرده است. به لحاظ زبان نوشتار در مقالات علمی، آلمانی در جایگاه دوم قرار گرفته و به لحاظ گستردگی چاپ کتب جدید، یکی از پنج زبان برتر است.
بسیاری از واژههای آلمانی از زبانهای باستانی ژرمن که از خانوادهی هندواروپایی بودند، به زمان حال رسیده است. همینطور لاتین، یونانی، فرانسوی و انگلیسی مدرن، هرکدام تاثیراتی روی آلمانی فعلی گذاشتهاند.
آلمانی، زبانی چند کانونی به حساب میآید که به سه شکل رسمی در آلمان، اتریش و سوئیس به کار میرود. همینطور لهجههای متنوعی از آن در مناطق مختلف یافت میشود که در مناطق مختلف جهان به کار گرفته میشود و مورد حمایت دولت منطقهای یا ملی قرار دارد.
آیا یادگیری آلمانی سخت است؟
جواب به این سوال، بسیار مربوط به زبان مادری هر فرد و زبانهای دیگری است که ممکن است بلد باشد. اگر انگلیسیزبان، سوئدی یا هلندی باشید، یادگیری زبان آلمانی راحتتر از تقریباً هر زبان دیگری است. اگر برای مثال ژاپنی باشید، یادگیری آلمانی بسیار دشوار خواهد بود.
میزان دشواری زبانها را به چهار دسته تقسیم میکنند و در این دستهبندی، آلمانی در دستهی دوم قرار میگیرد. به این معنی که نسبتاً زبان راحتی برای یادگیری است. اگرچه در نگاه اول ممکن است آلمانی زبان بسیار دشواری بیاید، وجود ساختار قابل حفظ (با حداقل استثنائات) سبب میشود که یادگیری آن را ناممکن ندانیم. طی حدود 35 هفته و هر روز سه ساعت کلاس، میتوانید تا حد بسیار خوبی زبان آلمانی را یاد بگیرید.
دشواریهای آلمانی
چند مبحث وجود دارد که آلمانی را برای فارسیزبانها دشوار میکند؛
- گرامر جدید: به هر حال، با گرامری کاملاً متفاوت روبرو خواهید شد بخصوص اگر در زمینهی انگلیسی، مسلط نشده باشید.
- حالتهای مختلف واژهها: کلمات در آلمانی بنا بر حالتهای فاعلی، مفعولی، انتصالی و مالکی، شکلهای متنوعی میگیرند. همینطور اسمها و ضمایر هرکدام براساس حالت استفاده، پسوند متفاوت میگیرند.
- مسئلهی جنسیت: اسمها در آلمانی مذکر، مونث یا خنثی هستند که از این لحاظ زبانهای کمی تا این حد پیچیده هستند. از der – die – das برای این منظور استفاده میشود. به این شکل که اشیای بیجان نیز گاهی مذکر یا مونث میشوند. مثلا das sofa به منی کاناپه به صورت خنثی و die couch به معنی مشابه، به صورت مونث به کار میرود.
- حالت جمع: در انگلیسی کلمات را با ee و es جمع میبندیم ولی در آلمانی این کار با –e، -er، -n، -en، -s انجام میشود.
راحتیهای آلمانی
دلایلی هم هست که آلمانی را به نسبت زبانهای مشابه، راحت میکند؛
- تلفظ: برای تلفظ کلمات آلمانی قواعدی ثابت وجود دارد. مثلا در انگلیسی، فرد تازهکار برای تلفظ Circus قطعا به مشکل میخورد. چنین مشکلی در آلمانی وجود ندارد.
- ساختار املا: مثل تلفظ، نوشتن کلمات آلمانی هم ساختاری مشخص وجود دارد. با یادگیری ساختار، نیاز به حفظ تکتک واژهها نخواهید داشت.
- الگوی صرف: صرف افعال در آلمانی اگرچه گسترده است، کاملا قاعدهمند به شمار میرود. اینجا نیز استثنای خاصی وجود ندارد.
- کلمات همریشه: حدود 40 درصد کلمات آلمانی و انگلیسی ریشه مشابه دارند.
حروف و صداها در آلمانی
تلفظ کلمات آلمانی در نگاه اول مسئلهای بسیار سخت و پیچیده و حتی ترسناک به نظر میرسد. با این حال خبر خوبی وجود دارد. قوانین تلفظی در آلمانی، نظم بالایی دارد. به این معنی که با یادگیری اصول کلی، عموما جایی شگفتزده نخواهید شد. این در حالی است که مثلا در انگلیسی، همنشینی دو یا سه حرف، میتواند در کلمات متفاوت، صداهای متفاوتی تولید کند. از سمت دیگر، آلمانی را برخی منطقیترین زبان است.
الفبای آلمانی
قدم اول، شناخت الفبای آلمانی است؛ چیزی که همواره در حال کامل شدن است. به جز الفبای لاتین (مشابه انگلیسی) آلمانی شامل چهار کاراکتر متفاوت نیز میشود.
حرف | صدا | حرف | صدا | حرف | صدا |
a | /ah/ | k | /kah/ | u | /ooh/ |
b | /bay/ | l | /ell/ | v | و – ف |
c | /tsay/ | m | /em/ | w | و |
d | /day/ | n | /en/ | x | /ix/ |
e | /ay/ | o | /oh/ | y | /ih/ |
f | /eff/ | p | /pay/ | z | تس |
g | /gay/ | q | /koo/ | ä | اِ (کوتاه و بلند) |
h | /hah/ | r | بین ر – ق | ö | اُ |
i | /eeh/ | s | /es/ | ü | او |
j | /yot/ | t | /tay/ | ß | س |
- از این بین ẞ (اِس) که به Sharp S معروف است، جدیدترین کاراکتر است که با اصلاحات انجام شده، 29 ژوئن 2017 به الفبای آلمانی اضافه شد. پیش از این با همنشینی SS/SZ این حرف اعمال میشد.
- ſ (Long S) در بعضی مناطق کاربرد دارد که شبیه زیکما در یونانی است.
- به حروف خاص دیگر در الفبای آلمانی یعنی ä, ö, ü در اصطلاح Umlaut میگویند به معنی ادغام یا اوملات است. به معنی حرفی که معرف ترکیب دو حرف صدادار است. استفاده از این حروف اگرچه در انگلیسی جایی ندارد، در زبانهای اروپایی دیگر نیز کاربرد دارند. این حرف از خط سیریلیک وارد زبانهای اروپایی شده بود؛ از بازماندگان این خط میتوان به رسمالخط روسی اشاره کرد.
- Ä, Ö, Ü, ä, ö, ü که حالات معمول و کپیتالِ حروف ویژهی آلمانی هستند، جایگزین Ae, Oe, Ue, ae, oe, ue شدهاند، یعنی جاهایی که صدایی از ترکیب دو حرف صدادار باید از دهان خارج میشد.
- ö شبیه به اُ است اما دهان گردتر از حالت معمول برای ما میشود
- ü هم اگرچه او تلفظ میشود، برای ما حالت دهان گردتر از حالت معمول است.
- V در کلمات آلمانی صدای ف و در کلمات وارداتی بخصوص از انگلیسی، صدای و میدهد.
قواعد تلفظ در آلمانی
به طور کل همنشینی یک سری حرف در آلمانی برای زبانآموزان تازهکار باعث پیچیدگی است. به شکلی که شکل نوشتن و تلفظ (با ذهنیت مربوط به زبان انگلیسی) با هم تناسب ندارند. با این حال، این مسئله اشتباهِ تازهکار است. رفتهرفته این مشکل حل خواهد شد. شما با یادگیری قوانین همنشینی کلمات، قادر به تلفظ کلمات آلمانی به طور صحیح خواهید بود. در ادامه یک سری از ترکیبات دشوار را میآوریم.
- همنشینی tz، صدایی شبیه به صدای z دارد. با این حال تاکید بیشتری روی ت و س در هنگام وجود این ترکیب است.
- Sch «ش» خوانده میشود.
- Ch به صورت «خ» خوانده میشود. البته این ترکیب، یک حالت خاص هم دارد. وقتی ch بعد از حروف صدادار äu, e, ei, eu, i, ie, ö به کار برود، نزدیک به ش خوانده میشود.
- ai/ei هر دو اَی خوانده میشوند.
- au به صورت اَو خوانده میشود.
- äu به صورت اوی، با تاکید روی ی خوانده میشود.
- ie به صورت ایی خوانده میشود.
- pf در انگلیسی مشابه ندارد ولی در آلمانی هست. همنشینی این دو کلمه به صورت puh-fuh یعنی تلفظ سریع هر دو خوانده میشود.
- qu در آلمانی شبیه انگلیسی خوانده نمیشود. به جای آن به صورت ک ساکن و و مکسور خوانده میشود. تاکید بیشتر روی «وِ» است.
- shp یا sht هم در ابتدا باعث سردرگمی میشوند. یک h پنهان انگار این بین وجود دارد و ابتدا «ش» و بعد t یا p صامت تلفظ میشود. مثل Sprechen که «شـــپ(ق/ر)شِن» تلفظ میشود.
کلمات و جملات پرکاربرد آلمانی
آلمانی شامل 5.3 میلیون واژه است که خوشبختانه لازم نیست همه را یاد بگیرید. برای مکالمهی راحت به آلمانی، دانستن چیزی حدود سه هزار کلمه کفایت میکند. در ابتدا شاید بد نباشد شما را با یک سری کلمههای مهم آلمانی آشنا کنیم:
Heiß هَیس گرم | Feld فِلد زمین | Seite زَیته صفحه | Herz هِقز قلب |
Wort وُت کلمه | Rest قِست استراحت | Land لَند کشور | Schwer شوقه سنگین |
Einige اَینیگه کمی | Richtig قِشتِش صحیح | Schule شوله مدرسه | Tanz تَنز رقص |
Luft لوفت هوا | Fähig فیقیگ توانایی | Anlage اَنلَگه گیاه | Arm اَرم بازو |
Gut گوت خوب | Getan گِتَن انجام | Lebensmittel لیبِنسمیته غذا | Wald وَلد جنگل |
Spielen اِشپیلن بازی | Schönheit شونهَیت زیبایی | Sonne زونه خورشید | Fenster فِنسته پنجره |
Klein کِلِین کوچک | Antriebs اَنتقیبس رانندگی | Auge اَووگ چِشم | Zug سوگ قطار |
Ende اند تمام | Stand شــــتَند ایستادن | Stadt شتات شهر | Wand وَند دیوار |
Zuhause زوهاوزه خانه | Enthalten اِنتهَلتن حاوی | Baum بَوئوم درخت | Wünschen وونشِن آرزو |
Seits دست | Front جلو | Beginn شروع | Himmel آسمان |
Groß بزرگ | Lehren یاد دادن، آموزش | Meer دریا | Board صفحه |
Hinzufügen اضافه | Woche هفته | Nacht شب | Freude شادی |
Lande زمین | Finale پایان، انتها، فینال | Leben زندگی | Winter زمستان |
Hier اینجا | Grün سبز | Nordenشمال | Wilden وحشی |
Kasten جعبه | Schnell سریع | Buch کتاب | Glas شیشه |
Hoch بالا | Ozean اقیانوس | Zimmer اتاق | Gras چمن |
Licht نور | Warme گرم | Freund دوست | Arbeit کار |
Art نوع | Kostenlos آزاد | Berg کوه | Spaß شادی |
Bild عکس، تصویر | Minute دقیقه | Farbe رنگ | Hell روشن |
Wieder دوباره | Besondere خاص، ویژه | Gesicht صورت | Gases گاز |
Tier حیوان | Geist ذهن | Holz چوب | Wetter آب و هوا |
Mutter مادر | Hinter پشت | Kinder فرزند، بچه | Monat ماه |
Welt جهان | Klar شفاف | Papier کاغذ، صفحه | Blume گل |
Selbst خود | Tatsache حقیقت | Gruppe گروه | Melodie ملودی |
Erde زمین | Gehört سر، کله | Musik موسیقی | Büro دفتر کار |
Vater پدر | Beste بهترین | Fluss رودخانه | Mund ماه |
Neu جدید | Stunde ساعت | Auto ماشین، خودرو | Zeichen نماد |
Arbeit کار | Früh زود | Mädchen دختر | sterben |
Ort جا، مکان | Westen غرب | Jung جوان | Dame بانو، زن |
Leben زندگی | Tabelle میز | Körper بدن | Öl نفت، روغن |
Nach بعد | Reise سفر | Familie خانواده | Blut خون |
Zurück پشت، عقب | Einfach ساده | Tür در | Kontrolle کنترل |
Wenig کوچک | Mehrere چندین، چند | Schwarz سیاه | Ohr گوش |
Nur فقط | Krieg جنگ | Wind باد | Sohn پسر، فرزند |
Mann مرد | Schleppend آرام | Schiff کشتی | Frühling بهار |
Jahr سال | Zentrum مرکز | Stein سنگ | Milch شیر |
Kam آمدن | Liebe عشق | Feuer آتش | Kleid لباس، لباس زبانه |
Gut خوب | Person شخص | Süden جنوب | Wolke ابر |
Name نام | Geld پول | König شاه | Überraschung شگفتی |
Kasten جعبه | Straße جاده | Straße خیابان | Sprache زبان |
Hilfe کمک | Karte نقشه | Nichts هیچ | Haar لبخند |
Niedrig کم، پایین | Regen باران | Rad چرخ | Koch مو |
Linie خط | Regel قانون | Blau آبی | Stuhl آشپزی، آشپز |
Recht شب | Regieren دولت | Oberfläche سطح | Obst صندلی |
Junge پسر | Kälte سرما | Tief عمق | Praxis میوه |
Alt پیر | Hinweis توجه، متوجه شدن | Mond ماه | Arzt پزشکی |
Alle تمام | Stimme صدا | Insel جزیره | Schüler دکتر |
Weg دور | Energie انرژی | Fuß پا | Funk دانش آموز |
Sache چیز | Bett تخت | Goldenen طلا | Knochen رادیو |
Tag روز | Bruder برادر | Flugzeug هواپیما | Schiene استخوان |
Klingen صدا | Ei تخممرغ | Lachen خنده | Vorstellen ریل |
Menschen مردم | Gewicht وزن | Spiel بازی | Sprache زبان |
Wasser آب | Eis یخ | Heiß گرم | Macht قدرت، برق |
Seite سمت، طرف | Kreis دایره | Wärme گرما | Fliegen پرواز |
Jetzt حالا | Paar جفت | Schnee برف | Schrei گریه |
Kopf سَر | Kugel توپ | Entfernt فاصله | Dunkel تاریک |
Seite صفحه | Herz قلب | Osten شرق | Maschine ماشین |
Land کشور | Schwer سنگین | Malen نقاشی، تصویر | Warten صبر |
Plan نقشه | Stern ستاره |
احوالپرسی به آلمانی
جمله | تلفظ | معنی |
Guten Abend | گوتِن اَبِند | عصر بخیر |
Guten Morgen | گوتِن مورگِن | صبح بخیر |
Guten Tag | گوتِن تَک | روز بخیر |
Auf Wiedersehen | اَووف ویدِرزِن | خداحافظ، به امید دیدار |
Hallo | هَلو | سلام |
Gute Nacht | گوتِ نَخت | شب بخیر |
Grüß dich | گِغوث دِش | سلام |
Grüß Gott | گغوث گات | سلام، روز بخیر |
Tschüs | شِس | خداحافظ |
Bis später | بیس شپِیتَ | تا بعد |
Bis bald | بیس بَلد | تا بعد |
Es tut mir leid | اِس توت مِیر لَید | ببخشید |
Wie geht’s? | وی گِتس | حالت چطوره؟ (دوستانه) |
Wie heißt du? | وی هَیس دو | اسم چیه؟ (دوستانه) |
Wie heißen Sie? | وی هِیسِن زی | نام شما چیست؟ (محترمانه) |
Es freut mich | اس فقوت مِش | از آشنایی با شما خوشبختم |
Ich heiße | ایش هَیسه | اسم من … است |
Woher kommst du? | ووهِر کُمست دو | اهل کجایی؟ (دوستانه) |
Woher kommen Sie? | ووهِر کُمِن زی | اهل کجا هستید؟ (محترمانه) |
Wo wohnen Sie? | وو وونِن زی | کجا زندگی میکنید؟ |
Ich komme aus | ایش کومه آوس | من اهل … هستم |
Sprechen Sie deutsch? | شـــپقشِن زی دویچ | آلمانی صحبت میکنید؟ |
Ich spreche | ایش ایپقشه | من به زبان … صحبت میکنم. |
Ich spreche kein | ایش ایپقشه کَین | من به زبان … صحبت نمیکنم. |
Gute Nach | گوتِ نَخ | شب بخیر |
جملات مهم آلمانی
Was ist los? وَس اِس لوس مشکل کجاست؟ | Das macht nichts. دَس مخت نِشتس مهم نیست | Das ist mir egal. دَس اِست میر ایگَل اهمیتی نمیدهم |
Keine Angst کَینه اَنست نگران نباش | Ich habe es vergessen. ایچ هَبه اِس فِرگِسِن فراموش کردم | Jetzt muss ich gehen. یِتز مُس ایش گِهِن مجبورم الان بروم. |
?Können Sie das bitte wiederholen کونِن زی دَس بیته ویدَ-هولِن جملهی خود را لطفا تکرار میکنید؟ | Ich bin krank / müde. ایش بین کِقَنگ / موده مریضم / خستهام. | Ich habe Langeweile. ایش هَبه لنگهوَیله خسته شدم. |
Herzlichen Glückwunsch! هتزلیشن گلوکوُنش تبریک | Das gefällt mir. دَ گِفِلت مییَه دوست دارم. | Willkommen ویلکومِن خوش آمدی |
Stimmt so. اِشتِمت زو بقیه پول رو نگه دار | Viel Glück فییِ گلوک موفق باشی | Sei ruhig! زَی قولیش ساکت باش. |
Wie spät ist es (jetzt) وی اِشپییِت اِست اِس الان ساعت چند است؟ | Was darf’s sein? وَس دَف زَین چطور میتونم کمکت کنم؟ | Sonst noch etwas? زونس نوخ اِتوَس چیزی دیگه؟ |
Ich bin satt. ایش بین زَت سیرم. | Mir ist schlecht. مییِ اِست شِلِشت احساس مریضی میکنم | Ich liebe dich ایش لیبه دِیش دوستت دارم. |
Ich weiß nicht ایش وَیس نیشت نمیدانم | ?Was bedeutet das وس بِدویته دَس معنی آن چیست؟ | Alles ist in Ordnung. اَلِس اِست این اُردنونگ همهچیز عالی است. |
Können Sie das bitte für mich aufschreiben- ممکن است حرفتان را یادداشت کنید؟ |
افعال پرکاربرد آلمانی
افعال در آلمانی عموماً باقاعده هستند و طبق اصولی، در حالتهای مختلف نشانههای همسانِ فاعل به انتهای فعل میچسبند. چیزی که در ادامه میخوانید، افعال مهم آلمانی در حالت مصدری هستند.
nehmen نیمِن گرفتن | verstehen فِرِشتین درک کردن | gehen گین قدم زدن | treffen تِقِفِن ملاقات کردن |
einladen اَینلَدِن دعوت کردن | gehen گین رفتن | kaufen کاوفنِ خریدن | essen اِسِن خریدن |
sehen زین دیدن | sprechen شـــپقشِن گفتن، حرف زدن | fragen فَقَگِن پرسیدن | wollen وَلِن خواستن |
stehen شـــتین ایستادن | denken دِنکِن فکر کردن | kommen کامِن آمدن | besuchen بِزوخِن ملاقات کردن |
werden وییَدِن تبدیل شدن | haben هَبِن داشتن | wissen وِزِن دانستن | sein زَین بودن |
können کُــنِن توانستن | sagen زَ-گِن گفتن | geben گیبِن دادن | machen مَــخِن انجام دادن |
heißen هَیـــسِن داشتن | finden فیندِن یافتن | bleiben بِلایبِن ماندن | mögen مووگِن پسندیدن |
dürfen دوورفِن اجازه یافتن | fahren فَآقِن راندن | müssen مُسِــن باید | sollen زالِن باید |
حیوانات به آلمانی
das Pferd دَس فییَرد اسب | der Esel دِییَ ایزه الاغ | die Ente دی اِنته اردک | der Wolf دییَ والف گرگ |
die Biene زنبور | die Spinne عنکبوت | der Löwe شیر | der Bär خرس |
die Katze کتزه گربه | der Hund هوند سگ | der Welpe دییَ وِلپه توله سگ | der Tiger دییَ تیگَ ببر |
das Kaninchen خرگوش | der Fisch ماهی | die Schlange مار | der Panther پلنگ |
der Vogel پرنده | die Eidechse سوسمار | die Maus موش | der Elefant فیل |
die Schildkröte لاک پشت | die Kuh گاو | das Schaf گوسفند | die Fledermaus خفاش |
das Huhn جوجه | das Lamm بره | die Ziege بُز | die Giraffe زرافه |
der Gorilla گوریل | der Affe میمون | das Nashorn کرگدن | das Kamel شتر |
die Ameise مورچه | der Moskito مگس | die Kakerlake سوسک | der Wal وال |
der Hai کوسه | der Delfin دلفین | der/die Krake اختاپوس | der Pinguin پنگوئن |
die Taube کبوتر | der Spatz گنجشک | die Eule جغد | die Krähe کلاغ |
der Frosch قورباغه |
کلمات پرسشی به آلمانی
کلمات پرسشی مهم به آلمانی را میخوانید. البته باید توجه کنید که مثلا برای چرا، در آلمانی شش معادل وجود دارد.
کلمه | تلفظ | معنی |
Wer | وییَ | کی؟ چه کسی؟ |
Was | وَس | چی؟ چه چیزی؟ |
Warum | وَقوم | چرا؟ |
Wann | وَن | کِی؟ |
Wo | وو | کجا؟ |
Wie | وی | چطور؟ چگونه؟ |
Wen | وین | چه کسی را؟ |
Wem | ویم | به چه کسی؟ |
Wieso | ویزو | از چه جهت؟ |
Woher | ووهییَ | از کجا؟ |
Wohin | ووهِن | به کجا؟ |
Welch | وِلش | کدام؟ |
صفتهای کاربردی در آلمانی
کلمه | تلفظ | معنی |
glücklich | گِلوکِلِش | شاد، خوشحال |
groß | گغوث | بزرگ، بلند |
gut | گوت | خوب |
jung | یونگ | جوان، تازه |
klein | کِلَین | کوچک |
klug | کلوگ | باهوش |
kurz | کُتز | کوتاه |
lang | لَنّ | بلند |
langsam | لَنّسَم | کُند |
leicht | لَیش | ساده، آسان |
müde | مودَ | خسته |
nah | نَه | نزدیک، کم فاصله |
nett | نِت | خوب، نیک |
neu | نُــی | تازه، نو |
schnell | شــــنِل | سریع، پرسرعت |
schön | شـــوون | زیبا، قشنگ |
schwer | شــوییَ | سخت، سنگین، مشکل |
traurig | تاقِش | غمگین، ناراحت |
weit | وَیت | دور |
ganz | گَنز | همه، تمام |
erste | اِرسته | اولین |
hoch | هووخ | بالا، بسیار |
einfach | اَینفَخ | ساده |
stark | اِشتَــــک | قوی، قدرتمند |
richtig | قیشتِش | درست، صحیح |
verschieden | فِرشیدِن | متفاوت |
اعداد به آلمانی
اعداد در آلمانی اگرچه عیناً شبیه به انگلیسی نیستند، عموماً از ریشهی یکسانی هستند.
null نول صفر | eins آینه یک | zwei زِوَی دو | drei دِقَی سه |
vier فییه چهار | fünf فونف پنج | sechs زِکس شش | sieben زیبِن هفت |
acht آخت هشت | neun نوین نه | Zehn زِن ده | elf اِلف یازده |
zwölf ز-وِلف دوازده | dreizehn دِقَیتزِِن سیزده | vierzehn فِرزین چهارده | fünfzehn فونفزین پانزده |
sechzehn زِمس-زین شانزده | siebzehn زیبِن-زین هفده | achtzehn آخت-زین هجده | neunzehn نوین-زین نوزده |
zwanzig زِوَن-زیگ 20 | einundzwanzig اَینوند-زِوَنزیش 21 | dreißig دِقَیزیش 30 | vierzig فییر-زیش 40 |
fünfzig فونف-زیش 50 | sechzig زکس-زیش 60 | siebzig زیبن زیش 70 | achtzig اَخت زیش 80 |
neunzig نوین-زیش 90 | hundert هوندَت 100 | zweihundertfünfzig زوَی هوندَت فونف زیگ 250 | fünfhundert فونف هوندَت 500 |
tausend تَوزِنت هزار |
قرارگیری در موقعیتها
در ادامه، جملاتی برای صحبت در موقعیتهای متنوع را به شما یاد میدهیم.
رفتن به رستوران
آلمان به غذاها و بخصوص آبجوهای خود مشهور است. کلمات و جملاتی که این بین کاربردی است را در ادامه میبینید.
das Salz دَس سَلز نمک | der Pfeffer دییَ پ-فِفَه فلفل | köstlich کَستلیش خوشمزه |
die Vorspeise دی فوشفَیزه استارتر | das Hauptgericht دس هاوپتگِقِشت غذای اصلی | die Nachspeise دی نقشپَیزه دسر |
der Teller دییَ تِـــلَه بشقاب | das Stück Torte دس اشتوک تُته کمی کیک | der Kaffee دییَ کَفی کافه |
das Restaurant دس قِستوقَن رستوران | das Essen دَس اِسِن غذا | die Speisekarte دی شــپایزهکَرته مِنو |
der Kellner دییَ کلنر گارسون (مذکر) | bestellen بشـــتِلِن سفارش | Ich zahle ایش زَله من پرداخت میکنم |
Wasser bitte وَسَ بیته آب لطفا | Was ist das? وَس اِست دَس این چیه؟ | Ein kleines Bier اَین کِلَینِس بییِ یک آبجو میخوام |
Ich habe Hunger / Durst. ایش هَبه هونگَ / دورس گرسنهام / تشنهام | Rechnung bitte قِشنونگ بیته صورتحساب لطفا | Was trinken Sie gerne? وَس تقینکن زی گرنه چه مینوشید؟ |
ist dieser Platz frei? این صندلی صاحب دارد؟ | Was haben Sie gerne? چه میل دارید؟ | könnten wir uns hier setzen? میتوانیم اینجا بنشینیم؟ |
ist dieser Tisch frei? این میز متعلق به کسی است؟ | Ein Tisch für zwei Personen یک میز دو نفره | Was empfehlen Sie? غذای پیشنهادی شما چیست |
حمل و نقل در آلمان
سیستم حملونقل پیشرفتهی آلمان بخصوص در زمینهی قطارهای سریالسیر آنها مشهور است. در ادامه جملات کاربردی در فرودگاه، ترمینال قطار و خطاب به راننده تاکسی را میخوانید:
Entschuldigen Sie, ist dies… انشولدیگُنگ زی اِست دیــس ببخشید، مقصد … است؟ | Was kostet das? وَس کُستِت دَس قیمت … چقدر میشود؟ | Wie viel kostet die Fahrt? وی ویل کُستِت دی فَآت کرایه چقدر است؟ |
Wann fährt der nächste Zug اتوبوس بعدی چه زمان حرکت میکند | Wo ist … auf der Karte روی نقشه کجاست؟ | Wohin muss ich jetzt gehen باید کجا بروم؟ |
Hält der Zug/ Bus in آیا قطار/اتوبوس در … توقف دارد؟ | Wann färht er ab چه زمان حرکت میکند؟ | Einmal/ zweimal (nach …) بلیت به مقصد … لطفا |
Zeigen Sie mir das bitte auf der Karte- روی نقشه نشانم میدهید؟ | Ich möchte nach ایش موشته نَخ میخواهم بروم به … | Ich muss zum Flughafen. باید به فرودگاه برسم |
Können Sie mich in der Innenstadt absetzen? من رو به مرکز شهر میرسونید؟ | Wie lange dauert das وی لونگه دائوت دَس چقدر طول میکشد؟ | Könnten Sie hier auf mich warten? همینجا مکث میکنید؟ |
Wohin wollen Sie? مقصدتان کجاست؟ |
آدرس پرسیدن در آلمانی
Entschuldigung, Darf ich Sie etwas fragen ببخشید، میتونم سوالی بپرسم؟ | Ich möchte nach میخواهم بروم به … |
Ich möchte dahin میخواهم به اینجا (اشاره به نقشه) بروم | Ich habe mich verlaufen من گم شدهام (پیاده) |
Zeigen Sie mir das bitte auf der Karte روی نقشه (مقصد یا مسیر را) نشان میدهید؟ | Ich habe mich verfahren من گم شدهام (سوار ماشین) |
Wo ist … (اسم مقصد) کجاست؟ | Geht es hier lang از این سمت؟ (با اشاره) |
خرید کردن به آلمانی
Das gefällt mir این را میخواهم | Was kostet das قیمت این چند است؟ |
Bitte wiederholen Sie das حرفتان را تکرار میکند؟ | Schreiben Sie das bitte für mich auf برایم یادداشت میکنید؟ |
Und wenn ich das alles kaufe- اگه همه اینها را یکجا بخرم چطور؟ (برای تخفیف گرفتن) | Das ist mir zu teuer خیلی گران است |
Geben Sie mir einen Rabatt? امکان تخفیف وجود دارد؟ | Ich suche nach … من دنبال … میگردم |
Ich schaue mich nur um فقط نگاه میکنم | Danke, ich suche noch weiter ممنون، مغازههای دیگر را هم میگردم |
Moment, bitte یک لحظه لطفا | Ja, bitte بله لطفا |
Nein, danke نه ممنونم |
صحبت در مورد موقعیتهای اورژانسی به آلمانی
?Können Sie mir bitte helfen لطفا به من کمک کنید | Ich brauche einen Arzt باید یک پزشک را ببینم | Es geht mir nicht gut احساس خوبی ندارم |
Es geht ihm/ihr nicht gut او حس خوبی ندارد | ?Gibt ein Krankenhaus in der Nähe بیمارستانی در نزدیکی است؟ | Es tut hier weh اینجا (اشاره) درد دارم |
Ich brace Medizin دارو لازم مدارم | Fahren Sie mich bitte zum Krankenhaus من را به بیمارستان برسانید |
جملات عاشقانه به آلمانی
Ich liebe Dich دوستت دارم | Du bist mein Schatz عزیز دلم هستی |
Liebling / Mausi / Schatzi / Spatzi عزیزم | Du bist mein Ein und Alles دنیای من هستی |
Du bist mein Ein und Alles همهچیز من هستی | Du bist wunderschön تو زیبایی |
Du bist die Liebe meines Lebens عشق زندگی منی | Ich vermisse Dich so sehr دلم برایت تنگ شده |
Meine Liebe wächst von Tag zu Tag هر روز بیشتر دوستت دارم | Du siehst sehr gut aus تو واقعا زیبایی |
Mein Herz gehört Dir قلب من تو هستی | Ich habe Dich lieb ازت خوشم میاد |
Ohne Dich kann ich nicht leben نمیتوانم بدون تو زندگی کنم | Du machst mich so glϋcklich باعث خوشحالی من هستی |
Du siehst wunderschön aus تو زیبایی | Ich will mein Leben mit Dir gemeinsam verbringen میخواهم با تو زندگی کنم |
Du bist meine erste große Liebe تو اولین عشق زندگی من هستی | Ich liebe Dich mit ganzem Herzen با تمام وجودم دوستت دارم |
Es war Liebe auf den ersten Blick عشق در نگاه اول | Ich bin Dir verfallen عاشقت شدهام |
جمع بندی
آلمانی زبان بسیار شیرینی است. شما با یاد گرفتن این زبان قادر به ارتباط برقرار کردن با مردم آلمان و اتریش و همینطور بخشهایی از کشورهای هلند، چک، مجارستان، ایتالیا، لهستان، رومانی، روسیه و اسلواکی هستید. همینطور این زبان در بسیاری کشورهای اروپایی دیگر به عنوان زبان میانجی در مدارس تدریس میشود. در آمریکا و کانادا هم اقلیتهای آلمانی زبان در مناطق مختلفی به چشم میآیند. در مجموع، آلمانی زبانی است که میتواند در کشورهای زیادی به کار شما بیاید. از سمت دیگر، دانستن آلمانی به عنوان زبانی نسبتاً سخت، جدیت شما را نشان میدهد. مسئلهای که در جستوجوی کار به کار شما خواهد آمد.
سوالات پرتکرار
خیر، الفبای آلمانی چهار کاراکتر ویژه به نسبت انگلیسی دارد. این کاراکترها در راحت شدن امر تلفظ کلمات آلمانی کمک میکنند.
بیش از نیمی از آلمانیها، انگلیسی بلد هستند. آماری که در این زمینه اعلام شده، 56% است. بخصوص در شهرهای توریستی برلین، مونیخ و فرانکفورت، عموم مردم انگلیسی را تا حدی بلد هستند.
در ابتدا همینطور به نظر میآید. بخصوص که با قوانین متعددی روبرو میشوید که باید آنها را حفظ کنید. با این حال وقتی قوانین را بلد شوید، به ندرت استثنایی به وجود میآید.
مسئله بیشتر به چشم انگلیسی زبان ها و حتی ایرانیها که زبانی به نسبت آهنگینتر دارند، میآید. مسئلهی خشن بودن کلمات و به طور کل زبانهای عربی، روسی و آلمانی به چشم میآید. خصوصیت مشترک این زبانها، ادا کردن کلمات از انتهای گلو است. البته در خصوص آلمانی، اینکه بسیاری از مردم، کلمات این زبان را با صدای فریادهای آدولف هیتلر به خاطر میآورند نیز بیتاثیر نیست. مسئلهای که حتی در خصوص عربی و روسی نیز تا حدی قابل بررسی است.
نظرات کاربران